معصومي: الناز شاكردوست اگر تابع حرف كارگردان باشد، پيشرفت مي‌كن

معصومي الناز شاكردوست اگر تابع حرف كارگردان باشد، پيشرفت مي‌كن

ارسال در: 1389/07/27-15:16

كارگردان «باد در علفزار مي‌پيچد»، الناز شاكردوست را بازيگري توانمند خواند و گفت: او بسيار بازيگر توانمند و چيره‌دستي است ولي بايد كارگردان او را بشناسد. شاكردوست بازيگري با منش، و معرفت است كه اگر تابع حرف كارگردان باشد، پيشرفت مي‌كند.

خسرو معصومي درباره فضاي طنز فيلم «باد در علفزار مي‌پيچد»، گفت: در «باد در علفزار مي‌پيچيد» زماني كه دو خياط با هم بده بستان دارند، تماشاگر واقعا مي‌خندد چون يك فضاي طنز بين شخصيت‌ها بوجود مي‌آمد. مثلا در سكانسي اين دو نفر با پسري كه سندرم داون دارد، از وسط جنگل مي‌گذرند تا به خواستگاري بروند، ديالوگ‌هاي بسيار زيبا و مفرحي داشتيم كه متأسفانه اين سكانس را از فيلم در ‌آوردم چون بازيگر نقش شكرالله، نمي‌توانست راه برود.

* سكانس‌هاي زيبايي را از «باد در علفزار مي‌پيچد» حذف كردم

معصومي ادامه داد: دو سكانس از فيلم حذف كردم كه واقعا عالي بود، سكانس ديگر مربوط به صحنه‌اي بود كه خبر مي‌دهند دختر در تنه درخت حبس شده و حسين عابديني و شكرالله با هم مي‌دويدند تا به كمكش بروند ولي شكرالله نمي‌توانست بدود و عقب مي‌ماند. به خاطر ترسي كه اين بچه از برف داشت، حتي سكانس بسيار زيبايي كه شوكا را از تنه درخت بيرون مي‌آورند و شوكا براي اولين‌بار شكرالله را به اسم صدا مي‌زند، حذف كردم. در اين سكانس شكرالله زير درخت‌هاي برفي فرياد مي‌زند و برف‌ها رويش مي‌ريزد.

* مي‌خواهم طبيعت زيباي ايران ديده شود
معصومي با بيان اين مطلب كه در فيلم‌هايش سعي كرده تا زيبايي‌هاي ايران را نشان دهد، گفت: زماني كه «باد در علفزار مي‌پيچيد» جايزه بهترين فيلم جشنواره فجر را گرفته بود، عضو روسي هيئت داوران، مطلب جالبي در بولتن نوشته بود كه برايم جالب بود. نوشته بود من ايران را خيلي خوب در فيلم‌ها شناخته‌ام ولي يك فيلم به اسم «باد در علفزار مي‌پيچد» به من نشان داد كه ايران چقدر واقعا زيباست. واقعا با فضايي كه در فيلم است مي‌خواهم به تماشاچي بگويم كه بيايد و طبيعت ايران را ببيند.

* اگر نگاه فيلمساز تميز باشد، مي‌تواند از تلخ‌ترين موضوعات حرف بزند

اين كارگردان افزود: من هميشه به اين مطلب اعتقاد دارم كه اگر نگاه فيلمساز به مسائل اجتماعي - سياسي تميز باشد، مي‌تواند از تلخ‌ترين موضوعات حرف بزند. اين به شرطي كه نگاه تميزي داشته باشيد و جهت‌گيري نداشته باشد. چرا كه جايگاه سينما، سياسي نيست و آن بخش اصلي سينما كه براي من ارزش دارد، واقعيت است.

* كيارستمي اين را به قبادي گفت كه فيلمساز نبايد دروغ بگويد

وي گفت: به قول آقاي كيارستمي، يك فيلمساز نبايد دروغ بگويد. «بهمن قبادي» در جشنواره ابوظبي كه عباس كيارستمي داورش بود از او پرسيد كه به فيلم من جايزه دادي؟ كيارستمي هم جواب داد كه جايزه نمي‌گيري. قبادي پرسيد: چرا؟ كيارستمي هم جواب داد، براي اين كه فيلم‌ات را باور نكردم. يعني غير مستقيم به او گفت كه فيلمش دروغ است. واقعا هم «كسي از گربه‌هاي ايراني خبر دارد؟» فيلم دروغي است. من در يكي از دانشگاه‌هاي آمريكا اين فيلم را ديدم و به چند نفر از دوستانم گفتم كه اين فيلم دروغ است، واقعا در ايران اين اتفاق نمي‌افتد. شايد حالا در يك عروسي از اين اتفاق‌ها بيافتد ولي اين كه يك نفر ابزار موسيقي را در طويله ببرد و در كنار گاوها ساز بزند، دروغ است. خب آقاي كيارستمي اين را به قبادي گفت كه فيلمساز نبايد دروغ بگويد.

* تماشاچي بايد فيلم‌تان را باور كند

خسرو معصومي، باور تماشاچي را يكي از نكات اصلي در جذب مخاطب دانست و گفت: اولين چيزي كه باعث مي‌شود، تماشاچي از يك فيلم راضي باشد، اين است كه فيلمتان را باور كند. من فيلم بچه‌هاي «بچه‌هاي آسمان» و «باران» را خيلي دوست داشتم، وقتي مجيدي «بيد مجنون» را ساخت، رفتم و آن را ديدم، از سالن كه بيرون مي‌آمديم، پرويز پرستويي به پشتم زد و پرسيد: فيلم را دوست داشتي؟ گفتم نه، اين فيلم مجيدي را باور نكردم. شما اگر فيلمي را در سينما باور كنيد، از آن خوشتان مي‌آيد. آن چيزي كه در اين فيلم ايجاد دافعه مي‌كند، عدم باورپذيري است.

* سعي مي‌كنم در سينما دروغ نگويم

كارگردان «رسم عاشق‌كشي» گفت: هميشه سعي كرده‌ام كه در سينما دروغ نگويم، چون تماشاچي از من خيلي جلوتر است و مشت من را باز مي‌كند. هميشه از تماشاچي مي‌ترسم و هميشه به تماشاچي فكر مي‌كنم. خيلي مواقع هم شده كه به خاطر تماشاچي بهترين سكانس‌هاي فيلم را حذف كرده‌ام و براي همين، وقتي با اين نگاه فيلم مي‌سازم، تماشاچي هم از فيلم من راضي است. وقتي فيلمساز تماشاچي را در ذهنش لحاظ مي‌كند و تماشاچي هم مي‌فهمد كه به شعورش احترام گذاشته‌اي، متقابلا به تو احترام مي‌گذارد.

* با آوردن بازيگرهاي چهره مي‌خواهند مخاطب را گول بزنند

وي با اشاره به سينمايي كه امروزه شاهد آن هستيم، گفت: سينماي ما را ببينيد كه چقدر سخيف شده است، كه با آوردن بازيگرها مي‌خواهند تماشاچي را گول بزنند.
معصومي درباره انتخاب بازيگر نقش شوكا به فارس گفت: براي بازي نقش شوكا، انتخاب اولم «گلشيفته فراهاني» بود، «الناز شاكردوست» هم مي‌داند. وقتي توافق كرديم كه گلشيفته اين نقش را بازي كند با همسرش بر سر مسائل مالي به تفاهم نرسيديم. فيلمنامه را به «ترانه عليدوستي» هم پيشنهاد كردم ولي آن موقع درگير فيلم «كنعان» بود.
وي درباره انتخاب «الناز شاكردوست» براي بازي در اين فيلم، گفت: دستيارم «الناز شاكردوست» را براي بازي پيشنهاد داد. گفتم، نه، الناز شاكردوست، كلاس‌اش به اين فيلم‌ها نمي‌خورد! (اگر خواستيد مي‌توانيد اين را منتشر كنيد، چون حرف من ادامه دارد). دستيارم گفت، حالا تو اجازه بده من فيلمنامه را به او بدهم، ببين نظرش چيست.
كارگردان «باد در علفزار مي‌پيچد»، گفت: يك روز خانم شاكردوست تماس گرفت و حرفي زد كه مرا واقعا تكان داد. او گفت: من فيلمنامه را ديشب خواندم و با مادرم صحبت كردم. مادرم هم اين فيلمنامه را خيلي دوست دارد و دعا مي‌كند كه من اين نقش را بازي كنم. اين گونه برخوردهاست كه تصورهاي قبلي را از ذهن يك كارگردان پاك مي‌كند. اولين چيزي كه باعث شد اين نقش را شاكردوست بازي كند، صداقت و سلامتش بود.

*اگر كارگردانان بهتري به شاكردوست پيشنهاد بازي مي‌دادند، پيشرفت بيشتري داشت

معصومي درباره نحوه هدايت بازيگران اين فيلم گفت: من قصدم اين بود كه «الناز شاكردوست» را در موقعيت قرار دهم و نگذارم هر كاري كه دلش مي‌خواست جلوي دوربين بكند. وقتي او در موقعيت قرار گرفت، در سكانسي كه با خياط بازي مي‌كرد، به او گفتم تو شاهكاري و يكي از بي‌نظيرترين بازيگراني هستي كه موقعيت خوب برايت پيدا نشده و فيلمنامه‌هايي به تو پپيشنهاد داده‌اند كه همه سردستي هستند. يعني اگر در فيلم‌هاي كارگردان‌هاي بهتري پيشرفت بهتري داشتي.
كارگردان «جايي در دوردست»، الناز شاكردوست را بازيگري توانمند خواند و گفت: او بسيار بازيگر توانمند و چيره‌دستي است ولي بايد كارگردان او را بشناسد. من فكر مي‌كنم در فيلم‌هايي كه او بازي مي‌كند، كارگردان او را رها مي‌كند و هدايتش نمي‌كند. كارگردان بايد با او تعامل داشته باشد و موقعيت‌ها را برايش درست ‌كند. شاكردوست بازيگري با منش، و معرفت است كه اگر تابع حرف كارگردان باشد، پيشرفت مي‌كند. او بازيگر هوشمندي است كه در «باد درعلفزار مي‌پيچد» خوب بازي كرد.
وي ادامه داد: در جشنواره «پيونگ يانگ»، يكي از داوران گفت كاش بازيگر نقش شوكا بين‌المللي نبود، آن وقت صددرصد به او جايزه مي‌‌داديم. اول منظورش را نفهميدم، بعد توضيح داد كه اگر بازيگر نقش شوكا ايراني بود، به او جايزه مي‌دادند. گفتم اين بازيگر ايراني است و اسمش «الناز شاكردوست» است. او هم با تعجب گفت: اين خانم مثل يك بازيگر بين‌المللي بازي كرده است.

*«حسين عابديني» را تحسين مي‌كنم

وي همچنين درباره بازي «حسين عابديني» در اين فيلم، گفت: «حسين عابديني» اساسا نسبت به بازيگري‌هاي رو به رويش مأخود به حياست و براي او بايد فضا را شكست تا بتواند بازي كند. من دو بازيگر را در موقعيتي قرار دادم كه اين فضا شكسته شود و بتوانند روبروي هم بازي كنند. بازي او را در «باران» ديده بودم و هميشه تحسين‌اش كرده‌ام. حسين بازيگر با استعداد و كوشايي است.

* «رضا ناجي» مثل يك خياط واقعي بود
معصومي گفت: رضا ناجي، حسين عابديني، و مهران رجبي جلوي دوربين زندگي مي‌كنند. در «باد در علفزار» وقتي «رضا ناجي» با چرخ خياطي كار مي‌كرد، احساس مي‌كردم كه سالهاست كه خياط است و با تسلط كامل كار مي‌كرد. سوزن زدن، دوخت و دوز، پرواز كت را مثل يك خياط حرفه‌اي انجام مي‌داد. خودش مي‌گفت براي اين فيلم در تبريز، سراغ يكي از دوستان خياطش رفته و از او آموخته كه چه بايد بكند. ناجي مجموعه‌اي از خلاقيت و احساس است كه از او يك بازيگر واقعي ساخته ا

نظرات ارسالی:

مشارکت در بحث:

نام:

ایمیل:

متن پیام:

کد امنیتی:

تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به پورتال خبری البرز می باشد و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
البرز به هیچ ارگان ،دسته ، حذب و گروهی وابسته نیست
Copyright alborznews©2010 . All Rights Reserved