خبرنگار بانك و بيمه خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در مورد موضوعات مختلف روز بانكداري كشور با او گفتوگويي كرده است كه در پي ميخوانيد:
* آقاي دكتر! اخيرا بانك مركزي اعلام كرده كه ميخواهد براي سود عقود مشاركتي، سقف تعيين كند چون به نظر ميرسد بانكها در يكي دو سال اخير چرخش چشمگيري به سمت اين عقود داشتهاند. نظر شما در اين باره چيست؟
ـ عقود مشاركتي از نامش مشخص است. اين عقد يكي از ابزارهاي خوب بانكداري اسلامي است كه غربيها هم دنبال بكارگيري چنين شيوهاي هستند كه بانك را با سرمايهگذار منعقد ميكند كه بر مبناي آن نتيجه و سود پروژه تقيسم ميشود بنابراين اينكه از قبل چيزي تعيين بشود يا نه، طبيعتا در عقود مشاركتي درست نيست اما اينكه سقفي براي آن تعيين شود و يا عليالحساب مبلغ پرداخت شود ساز و كار اجرايي است.
* برخي بانكها با ترفندهايي چنين ميكنند كه عقود مبادلهاي را به مشاركت تبديل ميكنند.
ـ خواهش ميكنم از واژه ترفند استفاده نكنيد....
* وقتي برخي بانكها بروشور چاپ ميكنند و به مشاركت مدني در خريد مواد اوليه اشاره دارند، اين به چه معناست؟
ـ بالاخره ما انواع عقد داريم يك دسته از عقود 12 درصد است كه مبادلهاي است. معامله بايد متناسب با عقد مبادلهاي باشد اما يك عقد مشاركتي كه نتيجهاش ميتواند30 درصد سود باشد.
* بحث تغيير ماهيت عقود است.
به هر حال هر جايي ميتواند خلاف وجود داشته باشد و نبايد به سمت آن رفت و بايد جلوي آن گرفته شود.
* اين فقط خلاف نيست و تبديل به رويه شده است. من از شما سوال ميكنم چه اتفاقي طي يكي دو سال اخير در اقتصاد ما افتاده كه مانده تسهيلات مشاركتي با وجود كوتاهمدت بودنش از 18 به 40 درصد رسيده است؟
ـ من از اين رقم اطلاعي ندارم. اما اگر اينكه سود عقود مشاركتي بالا رفته است يعني فعاليتهاي سرمايهگذاري كه انجام ميشود داراي بازدهي بالايي است كه نسبت بازپرداخت آن در سهم بانك افزايش پيدا كرده است. با اين وجود اينكه در لابهلاي آن اتفاقاتي افتاده كه متداول نباشد و منطبق با قواعد نيست بايد پيگيري كرد.
* بانك مركزي مطرح كرده است كه براي صرف منابع بانكها ممكن است درصد بگذارد. شما با اين امر موافقيد كه مثلا 40 درصد منابع مشاركتي و 60 درصد مابقي مبادلهاي باشد؟
ـ من خيلي با سقفگذاري موافق نيستم. اما بانك مركزي دو دسته سياست دارد؛ سياستهاي قوانين و مقرراتي و سياستهاي تشويقي و انضباطي. بخشي از سياستهاي تشويقي ميتواند اين باشد كه به بانكها توصيه يا به نوعي غيرمستقيم بيان كند كه به سمت نوع خاصي از عقود بروند اما اينكه سقف بگذارد خيلي مناسب نيست. فكر ميكنم اگر اين گونه سياستها تشويقي باشد چون سياستهاي بالاترين نهاد سياستگذار پولي كشور است، ما هم از آن پيروي ميكنيم.
* آقاي دكتر! شما در بانك سپه چقدر تكليفپذير خواهيد بود؟ چون سال قبل سود بانك سپه به دليل برخي تسهيلات و تكليفپذيري به نحو قابل توجهي پايين آمد.
ـ بانك سپه در سال گذشته حساب خود را با سود بسته است. شما به عنوان يك رسانه مسئوليت داريد كه اين امر را تشريح كنيد كه بانك سپه يك حالت ويژه و خاص در دنيا دارد. سازمان ملل و آمريكا قصد دارند اين بانك را زمين بزنند و ما به حول و قوه الهي نميگذاريم اين اتفاق بيفتد. طبعا اين مقابله هزينههايي دارد.
* من زياد منظورم سود عمليات بينالملل نيست و فكر ميكنم شما احتمالا در زمينه فعاليتهاي داخلي دچار افت سود شديد؟
ـ اصولا بانك دو بال دارد. بال ارزي و بال ريالي و نميشود يكي را بدون ديگري در نظر گرفت و البته اينجا جاي بحثش نيست. من فكر ميكنم وظيفه ملي است كه اين بانك كه قديميترين بانك كشور است را حفظ كنيم.
* شما پاسخ نداديد چقدر تكليفپذير هستيد و در مقابل چقدر به سوددهي و حفظ منابع بانك مقيد هستيد؟
ـ به عنوان يك بانك دولتي قطعا بسيار مقيد خواهيم بود. توجه كنيد تكاليفي كه دولت بر عهده يك بانك ميگذارد براساس منابعي است كه دارد. وقتي كه منابع يك بانك كم شود تكاليفش هم متاثر ميشود. جهتگيري تكاليف در حال حاضر به نوعي عوض شده و بانك سپه حتي داوطلبانه هم وارد اين نوع تكاليف ميشود چون جمعبندي ما اين است كه اين نوع تكاليف و فعاليتها باعث بهبود وضعيت اقتصادي مردم ميشود. لازم نيست كسي به ما تكليف كند اما تكاليف را با اين نگاه برميداريم كه تعادلهاي بانك هم به هم نخورد چون كوچكترين خدشهاي به بانك سپه تبعات زيادي دارد.
* در حال حاضر نرخ تمامشده پول در بانك سپه قطعا بالاي 12 درصد است. سوال من اين است كه آيا شما عقد ضررده ميبنديد؟
ـ خير.
* وقتي بر اساس عقود مبادلهاي تسهيلات ميدهيد و قيمت تمامشده پول بالاي 12 درصد است، يعني تسهيلاتتان ضررده است.
ـ شما بايد مجموع را ببينيد. ما سود و زيان را در كل پرتفو ميبينيم.
* يعني سود را از جاي ديگر ميآوريد تا ضرر عقود مبادلهاي را بپوشانيد؟
ـ خير! هزينه منابع مختلف براي بانك متفاوت است؛ منابع ارزانقيمت داريم و منابع گرانقيمت. كاري كه ما ميكنيم اين است كه منابع ارزانقيمت را به عقود مبادلهاي و منابع گرانقيمت را به فعاليت با بازدهي بيشتر اختصاص ميدهيم. همه اينها در مجموع پرتفو تعديل ميشود.
* آقاي پاشاييفام واقعيت اين است كه به نظر ميرسد بانك سپه در برخ سطوح ارائه خدمات به مشتريان ضعفهاي جدي دارد و شايد بايد براي به روز كردن خود و نحوه برخورد مشتري از آن حالت دولتي بودن در بيايد.
ـ بله من در اين باره از اظهار نظر رسانهها استقبال ميكنم. ما بايد مطلع شويم مشتريان چه انتظاراتي دارند. هدف ما اين است كه در اين زمينهها يك بازبيني اساسي داشته باشيم و وضع موجود را ارتقا بدهيم. بايد اين ديدگاه را جايگزين كنيم كه بانك دولتي الگو باشد، سرويسهاي بهتري ارائه بدهد و امنيت بيشتري به سپردهگذار منتقل كند. به ما فرصت بدهيد و پس از مدتي نتايج را بررسي كنيد.