Alborz-01.png
alborz-popel.jpg
دیپلماسی برجامی؛ از فرسایش تا جهش آنچه بر برجام گذشت
ارسال در: 1398/04/25-13:15
برجام در حالی این روزها چهارسالگی خود را سپری می‌کند که خروج غیرقانونی آمریکا و مسئولیت‌گریزی برخی از شرکای برجامی ادامه این توافق را با اما و اگرهای بسیاری روبه‌رو ساخته است اما محمدجواد ظریف همچنان این توافق را کلیدی می‌داند و می‌گوید «اگر به چهار

به گزارش سایت حسین ناصری به نقل از خبرگزاری ایرنا؛ چهار سال از زمان دستیابی ایران و گروه ۱+۵ به برنامه جامع اقدام مشترک یا همان برجام می‌گذرد. با وجود آنکه برجام، توافقی مبتنی بر تعامل سازنده میان ایران و گروه ۱+۵ بود، این توافق در طول چهار سال گذشته فراز و نشیب‌های بسیاری را به خود دیده است.

آن روزها کمتر کسی انتظار فرارسیدن روزهایی را داشت که برجام به سختی نفس بکشد. مردم ایران از دست یافتن به توافقی که می‌تواند تحریم‌ها را لغو و اجرای آنها را متوقف سازد و زمینه‌ساز تعامل بیشتر ایران با جامعه جهانی باشد، شادمان بودند. جامعه جهانی نیز هر چند بر غیرواقعی بودن ادعاها مبنی بر انحراف فعالیت‌های اتمی ایران به عرصه نظامی واقف بود و نشانه‌ای دال بر آن نیافته بود اما این اطمینان را یافت که فعالیت‌های هسته‌ای ایران صلح‌آمیز باقی خواهند ماند.

یک بستر؛ دو رؤیا

با دستیابی به برجام، همگان خوشحال از پایان دادن به عمر بیش از یک دهه‌ای یک بحران غیرضروری، تلاش‌های خود را برای قرار دادن مسیر مناسبات و تعامل در یک جاده دو طرفه و مبتنی بر منافع مشترک و تنش قرار دادند. فردای توافق، هیأتی بلندپایه از تجار و صنعت‌گران آلمانی به سرپرستی زیگمار گابریل، معاون وقت صدراعظم این کشور که مسئولیت وزارت اقتصاد را هم برعهده داشت، به ایران آمدند و رقابت هیأت‌های خارجی برای سبقت از یکدیگر برای حضور در ایران شروع شد. در این چارچوب، هیأت‌های متعددی از قاره‌های مختلف از جمله فرانسه، انگلیس، اسپانیا، چین، ایتالیا، سوئیس، اتریش، ژاپن، هند، صربستان، کره جنوبی، کرواسی، آفریقای جنوبی و… به تهران آمدند و روابط ایران با کشورهای مختلف جهان در زمینه‌های مختلف به ویژه مناسبات اقتصادی با جهش ویژه‌ای روبه‌رو شد.

البته داستان آمریکایی‌ها با اروپا و آسیا و آفریقا و… اندکی متفاوت بود. واشنگتن از همان ابتدا رویکرد تقریباً دوگانه‌ای را نسبت به برجام در پیش گرفت. بدعهدی‌ها و کارشکنی‌ها از همان روزهای نخست آغاز شد و دفتر کنترل دارایی‌های خارجی وزارت خزانه‌داری آمریکا (اوفک) با تذکرهای گاه و بی‌گاهش بذر تردید و ترس را در دل بازرگانان قرار می‌داد.

آمریکا با برجام چه کرد؟

کم کم برجام داشت روی ریل می‌افتاد تا اینکه قرعه زمامداری در کاخ سفید به نام دونالد ترامپ درآمد. جمهوریخواهان در زمان مذاکرات هسته‌ای به همراه نخست‌وزیر رژیم اسرائیل و همکاری دولتمردان سعودی و امارات تمام تلاش خود را کردند که مذاکرات عقیم بماند، اما تیرشان با امضای برجام به سنگ خورد. آنها سپس عزم‌شان را برای عدم تصویب برجام در کنگره جزم کردند که با هوشیاری دموکرات‌ها در مجلس سنا و استفاده از حربه فیلی‌باستر، آن تلاش هم به سرانجامی نرسید. با این وجود، نامزدهای جمهوریخواه انتخابات ریاست‌جمهوری در کمپین‌های انتخاباتی‌شان سخنان تند و تیزی را بیان کرده بودند و از قضا، ترامپ بیشترین خط و نشان را برای توافق هسته‌ای کشیده و گفته بود که روزی که به کاخ سفید برود، برجام را به آتش کشیده و برای دستیابی به یک توافق که امتیازات کمتری به تهران بدهد و تعهدات بیشتری را بر گردن ایران بیندازد، تلاش می‌کند.

با راهیابی ترامپ به کاخ سفید توافق هسته‌ای فصل جدیدی از حیات خود را تجربه کرد. رویکرد خصمانه دولت ایالات متحده نسبت به برجام از همان ابتدا تداوم اجرای این توافق بین المللی را با تهدید روبه‌رو ساخت. ترامپ با ورودش شمشیر خود را نسبت به حقوق بین‌الملل و جامعه جهانی از رو کشید و از توافقاتی نیز توافق اقلیمی پاریس، پیمان تجاری نفتا، پیمان ترانس پاسیفیک (TPP) و … خارج شد اما با وجود وعده انتخاباتی رئیس‌جمهور آمریکا مبنی بر اینکه به محض ورود به کاخ سفید، آمریکا از برجام خارج می‌شود، نتوانست به وعده‌اش را به همین راحتی عمل کند.

او طی سه نوبت تعلیق تحریم‌ها را تمدید کرد. هرچند در این بازه یک ساله، بر شدت فشارها و تنش‌ها افزود. ترامپ ابتدا کوشید با عصبانی کردن ایران، تهران خود برای خروج از توافق هسته‌ای پیش‌قدم شود، اما در این کار موفق نشد. سپس تصمیم‌گیری درباره خروج از برجام را به کنگره واگذار کرد اما همان کنگره‌ای که تمام تلاش خود را برای عدم دستیابی و عدم اجرای برجام کرده بود، نسبت به واکنش جامعه جهانی به خروج آمریکا از برجام واهمه داشت و در این باره سکوت کرد. ترامپ پس از آنکه دید نه ایران از توافق هسته‌ای خارج می‌شود و نه کنگره دستور به خروج از برجام را می‌دهد، ۱۸ اردیبهشت ماه سال گذشته به صورت یکجانبه و غیرقانونی دستور خروج از برجام را صادر کرد.

با حضور ترامپ در رأس قدرت، تندروهای آمریکایی فرصت بی‌سابقه‌ای برای اجرای توطئه‌های جدید علیه ایران به دست آوردند. تحریم افراد و نهادهای ایرانی در کنار تحریم‌های اقتصادی، دیگر موضوع و اقدام جدیدی از سوی وزارت خزانه‌داری آمریکا نسبت به ایران محسوب نمی‌شود اما، نه تهران سر خم کرده و نه به مقصود ایالات متحده یعنی خروج از برجام تن داده است.

آمریکایی‌ها در چارچوب سیاست فشار حداکثری راه‌ها و روش‌های غیربرجامی را هم مورد آزمایش قرار دادند. ابتدا در ورشو پایتخت لهستان نشستی با موضوع مناقشات خاورمیانه و تلاش برای ایجاد صلح برگزار کردند نشستی که حتی متحدان اروپایی آمریکا هم از حضور در سطوح بالا در آن استنکاف ورزیدند. حضور کمرنگ و اختلافات بسیار شرکت‌کنندگان موجب شد تا طرفین حتی از صدور یک بیانیه ناتوان باشند و در نهایت حاشیه این اجلاس (درگیری اسرائیل با لهستان) بر متن بچربد.

آمریکای ناکام مانده از اجلاس ورشو، کوشید با تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران زمینه اختلافات داخلی در ایران را فراهم کند و با فرستادن ناوهای جنگی خود به خلیج فارس و تهدیدهای روزانه، تهران را به هراس انداخته و وادار به مذاکره‌ای یکطرفه و تحمیلی کند. آنها حتی در ادامه اقدامات مخرب خود علیه برجام، برخی معافیت‌های هسته‌ای ایران را مانند ذخیره‌سازی آب سنگین تولیدی مازاد بر محدودیت‌های فعلی و تبادل اورانیوم غنی شده با کیک زرد را لغو و برخی دیگر را با زمان کمتری نسبت به گذشته تمدید کردند. اقدامی که بسیاری معتقدند هدف آن، این بوده که در مقام عمل مانع انجام تعهدات ایران شود.

آمریکا در آخرین اقدام خود، نشست فوق العاده شورای امنیت را با موضوع فعالیت‌های هسته‌ای ایران خواستار شد اما در این گام نیز ناکام بوده و همانند گذشته در انزوای بین‌المللی باقی ماندند.

بی‌عملی اروپا در برابر کارشکنی آمریکا

«ما به تعهدات خود پایبند خواهیم بود و از مقامات ایرانی می‌خواهیم اجازه ندهند برجام فرو بپاشد»؛ این سخن شاه بیت سخنان فدریکا موگرینی، هماهنگ‌کننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا در نشست خبری پس از خروج ایالات متحده از توافق هسته‌ای بود. موگرینی در آن نشست خطاب به ترامپ اعلام کرد که برجام متعلق به تمامی جهانیان است و کسی نمی‌تواند آن را نابود کند. اروپا از ایران خواست تا در برجام بماند و در ازای آن، اروپا جبران مافات کند.
با این سخنان، مذاکرات برجامی ایران و اروپا آغاز شد. هیأت‌های ایرانی و اروپایی از یکسو آمدند و رفتند و تحریم‌های یکجانبه آمریکا از سوی دیگر اعمال شد. در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک، وزرای امور خارجه ایران و گروه ۱+۴ تشکیل جلسه دادند و موگرینی از ایجاد سازوکار ویژه مالی (SPV) خبر داد. اروپایی‌ها که اینجای کار، شروعی طوفانی در حمایت از برجام داشتند، پس از نیویورک نقش‌آفرینی‌شان سرد و کند شده و این سردی و کندی خود را در تشکیل سازوکاری برای انجام مراودات تجاری نشان دادند.

اروپایی‌ها بالاخره بعد از چهارماه، سازوکار ویژه مالی خود برای تجارت با ایران موسوم به «اینستکس» را راه‌اندازی کردند. با این حال، با وجود گذشت بیش از پنج ماه از تأسیس این نهاد، تقریباً هیچ گشایشی برای ایران به وجود نیامده است هرچند که آنها اخیراً از راه‌اندازی رسمی این سازوکار خبر داده و گفته‌اند که اینستکس به زودی مبادلاتش را آغاز می‌کند. اروپایی‌ها هنوز نتوانسته‌اند شرکت‌ها و مؤسسات خودشان را برای تداوم حضور در ایران قانع کنند. اروپا این روزها در برابر سیاست فشار حداکثری آمریکا روزگار را با سکوت سپری کرده یا تنها به ابزار نگرانی بسنده می‌کنند؛ مسئله‌ای که در نهایت موجب انتقاد دیپلمات‌های ایرانی شد و بگویند «حمایت‌های سیاسی کافی نیست و اروپا باید برای حفظ برجام هزینه بدهد»؛ هزینه‌ای که تا امروز از سوی اروپایی‌ها پرداخت نشده است.

کاهش تعهدات برجامی؛ روی دیگر سکه

در سالگرد خروج آمریکا از برجام، ساعت شنی صبوری تهران در برابر بدعهدی شرکای برجام در قبال نقض صریح و فاحش توافق هسته‌ای پایان یافت و جمهوری اسلامی ایران به صورت رسمی بخشی از تعهدات برجامی خود را که - به تأیید آژانس - در طول سه سال گذشته به صورت دقیق و کامل انجام داده، کاهش داد و گام دوم خود در کاهش تعهدات از ۱۶ تیر عملی کرد. در این چارچوب، ایران بخشی از فعالیت‌هایی که در قالب برجام با محدودیت‌هایی همراه شده بود را مجدداً بدون محدودیت آغاز کرد و بخشی از تعهداتش را به حالت تعلیق درآورد. در واقع، کناره‌گیری از برجام، بازگرداندن تحریم‌های هسته‌ای، سخت کردن همکاری‌های اقتصادی، توسعه دامنه تحریم‌های غیرهسته‌ای و پایان دادن به معافیت‌های تحریمی ایران که در اختیار هشت کشور قرارگرفته بود، دیگر جایی برای تعلل باقی نگذاشت.

هدف تهران رساندن پیامی روشن به همه کشورهایی بود که تعهدات‌شان را در برجام نادیده گرفته‌اند و فکر می‌کنند صرف حمایت سیاسی و نه اقدام عملی برای تأمین ایران، می‌توانند تهران را نسبت به خویش راضی کنند. شرکای برجام باید بدانند که اراده تهران در متعهد ماندن به تعهداتش و دیگر پیمان‌های بین‌المللی به معنای خویشتنداری ابدی و نامحدود در برابر رویکرد خصمانه وغیرمسئولانه آمریکا و قصور دیگران در انجام تعهدات‌شان نیست.

پیام حقانیت ایران در روزهای خاکستری

اینک در ایامی که همگان تردیدهای جدی را نسبت به تداوم اجرای برجام داشته و تحلیل‌هایشان از عدم راضی شدن ایران از اقدامات اروپا و افزایش تنش‌ها حکایت می‌کند، روز گذشته، محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه در ایران در حاشیه ورودش به نیویورک برای شرکت در اجلاس سالانه مقامات عالیرتبه شورای اقتصادی - اجتماعی ملل متحد، سخنی را گفت که حاکی از نیت تهران در مورد برجام دارد. او در پاسخ به این سوال که اکنون در سالگرد تصویب برجام قرار داریم و اگر شما به چهار سال قبل برگردید باز هم برجام را امضا می‌کنید، گفت: «حتماً این کار را می‌کردیم.»

این سخن ظریف را باید نشانه‌ای از پایبندی ایران به دیپلماسی و بها دادن تهران به گفت‌وگو و مذاکره دانست. همچنین این اظهارات را باید پاسخی به کسانی قلمداد کرد که مدعی هستند که برجام هیچ دستاوردی نداشت و آنقدر ضعیف بود که آمریکا توانست از آن خارج شود در حالی که یکی از اهداف اصلی این توافق هسته‌ای، خارج کردن ایران از اجماع امنیتی و طرحی بود که صهیونیست‌ها به همراهی آمریکایی‌ها علیه تهران طراحی کرده بودند. برجام نه تنها این اجماع علیه ایران را شکاند بلکه موجب برداشته وزنه‌ها از پای ایران و آزادسازی ظرفیت‌هایی شد که قبل از برجام بالفعل نشده بودند.

طی چهار سال گذشته ایران با در پیش گرفتن حرفه‌ای و ماهرانه دیپلماسی و پایبندی دقیق و کامل به برجام (به استناد ۱۵ گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی)، بارها توانسته طرح‌های ضد ایرانی دولت آمریکا را در نهادهایی مانند شورای امنیت، دیوان عالی دادگستری، اتحادیه اروپا، لهستان (کنفرانس ضد ایرانی وروشو)، و اخیراً در نشست فوق العاده شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را با شکست و ناکامی روبه‌رو سازد و دولتمردان آمریکایی دست از پا درازتر به واشنگتن برگردند. مسئولیت‌پذیری و بکارگیری درست دیپلماسی از سوی تهران حتی موجب شده تا واشنگتن نیز در مورد ایران و برجام دو پاره شود و شکاف‌ها در هیأت حاکمه ایالات متحده تشدید یابد.

البته عهدشکنی‌های آمریکایی‌ها در مورد توافقنامه‌های بین‌المللی منحصر به برجام نیست. آنها تقریباً هر توافق بین‌المللی‌ای که وجود داشته حتی آنهایی که به تأیید کنگره رسیده است را زیر پا گذاشته‌اند و اینکه آمریکایی‌ها برجام را نقض کرده‌اند، نشان دهنده غیرمنطقی بودن رفتارهای دولت آمریکاست و نه ناکارآمد بودن برجام.

برجام با روی کار آمدن ترامپ با همان چالشی مواجه شده که اکثر معاهدات و قراردادهای بین‌المللی؛ آن چالش هم عبارت از تمایل غیرعادی و نامتعارف رئیس‌جمهور آمریکا به یکه‌تازی و هنجارشکنی است. از زمانی که ترامپ وارد میدان سیاست شده، روزی نیست که سخن از لغو یک قرارداد چندجانبه بین‌المللی یا یک پیمان دوجانبه میان آمریکا و یکی از نزدیک‌ترین متحدان تجاری یا حتی متحدان راهبردی‌اش به میان نیامده باشد. پیمان تجاری نفتا (NAFTA) که میان آمریکا و کانادا و مکزیک منعقد شده، توافق‌نامه محیط زیستی «پاریس»، پیمان ترانس پاسیفیک (TPP) و بسیاری از رژیم‌های حقوقی دیگر در دنیا دچار همین چالش شده‌اند. حتی پیمان‌های دفاعی و نظامی مانند پیمان ناتو (NATO) یا قراردادهای همکاری آمریکا با سازمان‌های بین‌المللی مانند یونسکو (UNESCO) نیز از گزند این هنجارشکنی در امان نبوده‌اند.

این روزها خبرِ تنش بی سابقه میان اتحادیه اروپا و آمریکا، هند و آمریکا و چین و آمریکا در صدر روزنامه‌هاست، چراکه ترامپ قوانین سازمان تجارت جهانی را هم نقض کرده و با وضع تعرفه یکجانبه نظام حقوقیِ حاکم بر تجارت بین‌المللی را هم متزلزل کرده است. طبیعتاً برجام هم در همین راستا از الطاف ترامپ به عُرف و قوانین بین‌المللی بی‌بهره نبوده است؛ به ویژه اینکه لابی‌های قدرتمندی مانند لابی اسرائیل و عربستان سعودی در واشنگتن هم وزن خود را بر این فرایند هنجارشکنی افزوده‌اند و او را از طرق مختلف به نابودی کامل این توافق و تشدید فشارها علیه تهران تشویق می‌کنند.

منبع :خبرگزاری ایرنا
نظرات ارسالی:
 
مشارکت در بحث:
نام:
ایمیل:
متن پیام:
کد امنیتی:


درباره ما
جستجو
پیوندها
عضویت
ورود


RSS
آب و هوا



تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به پورتال خبری البرز می باشد و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
البرز به هیچ ارگان ،دسته ، حذب و گروهی وابسته نیست

Copyright alborznews©2010 . All Rights Reserved