در اسلام در کنار خوشبختی دنیوی بر سعادت و خوشبختی اخروی که کمال انسان است، تاکید شده و برای آن ملاک و معیاری مشخص کرده است.

خداوند متعال در قرآن مجید پس از ۱۱ سوگند به صراحت می فرماید: سعادت و رستگاری برای کسی است که جان خود را از پلیدی تطهیر کند و بدبخت کسی است که به ناپاکی بگراید.( سوره شمس (۹۱)، آیه ۹)استاد مطهری می گوید: پیغمبران الهی آمده اند که به ما راه زندگی و درِ ورودی زندگی و خوشبختی را نشان دهند.

آمده اند به بشر بفهمانند بدی، بدکاری، هوس بازی، دروغ، خیانت، منفعت پرستی، کینه توزی و خود پرستی، راه ورودی زندگی و طریق رسیدن به سعادت و آرامش و رضایت خاطر نیست. درِوازه ورودی زندگی و خوشبختی، نیکی و نیکوکاری، راستی و درستی و استحکام اخلاقی و خیرخواهی و مهربانی است. تنها ایمان و اعتقاد به معنویات و سپس نیکوکاری براساس آن اعتقادات مقدس است که قلب را آرام و رضایت خاطر را تأمین می کند وسعادت را میسر می سازد. (حکمت ها و اندرزها، ص ۴۰ ۴۱ با تلخیص) دستیابی به سعادتمندی، کامیابی و خوشبختی، عظمت بالایی دارد و حضرت علی(علیه السلام) از خداوند متعال آن را درخواست می کند. ایشان می فرماید: «نسأل الله منازلَ الشُّهَدا و معایش السّعداء و مرافقه الانبیاء»: «از خداوند متعال درجات شهیدان و زندگی سعادتمندان و همنشینی با پیامبران را درخواست می کنیم.» (خطبه ۲۳ نهج البلاغه)... اولین عامل خوشبختی از نگاه دین، آگاهی است. عمر طولانی، دارایی و تمام امکانات رویایی و غیررویایی، در صورتی زمینه ساز خوشبختی و سعادت خواهند بود که در راه روشن و انگیزه ای الهی به کار گرفته شوند. این مهم هم بدون بینش و بصیرت که همان آگاهی و بصیرت و شناخت است، میسر نخواهد بود.

عوامل خوشبختی

پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) فرمودند: «۴ چیز از عوامل سعادت و خوشبختی است؛ همسر صالح، خانه وسیع، همسایه خوب و مرکب» بی شک با توجه به گفته رسول خدا(صلی الله علیه وآله) هریک از این عوامل زمینه ساز خوشبختی هستند البته نه اینکه هرکس از این نعمت ها بی بهره باشد، بدبخت و شقاوتمند است؛ هرگز!اگر کمی دقت کنید، متوجه خواهید شد که انگیزه، نیت، معرفت و شناخت از فرصت های طلایی و نعمت های در اختیار، سرعت انسان را در دستیابی به سعادت واقعی بیشتر فراهم می کند. به این ترتیب که همسر خوب، ما را به انواع خوبی ها تشویق می کند و خانه وسیع، روح و روان انسان را آرامش می دهد.

همسایه خوب، کمک کار ارزشمندی است و مرکب هم عامل استفاده از لحظه های عمر انسان. داشتن این نعمت ها، بدون ویژگی های الهی و ارزشی، نه تنها زمینه ساز خوشبختی نیست بلکه وبال ما خواهد شد. دومین عامل خوشبختی، تعهد، توجه و توکل است. درواقع پس از راه روشن، بیداری و آگاهی و معرفت؛ تعهد، تلاش، توجه و جهت دهی به اعمال و پاک سازی آنها و توکل در تمام فراز و نشیب های زندگی، از گام های موثر دیگر برای رسیدن به خوشبختی هستند. این مولفه ها در عین حال، حقیقتی لبریز از پویندگی و بالندگی اند که حضرت علی(علیه السلام) همه شیفتگان را به آن دعوت کرده است. ایشان می فرماید: «به دانایی و آموخته های خود عمل کنید تا به سعادت برسید.»

بدون تلاش و پایداری، دستیابی به نیکبختی و کامیابی، آرزویی دست نیافتنی است بلکه زمانی به خوشبختی خواهیم رسید که ملازم حق و حقیقت شویم. کسی که در راه صلاح و درستی، تلاش کند، سعادتمند است و کسی که در لذت ها و خوشی های باطل، گوهر وجود خود را رها کند، بدبخت و شقاوتمند.حضرت علی(علیه السلام) می فرمایند: «خوشبخت و کامیاب نخواهد شد کسی که حدود الهی را برپا نداشت. شقاوت پیشگی فراهم نمی شود مگر با بی اهمیتی به خداوند. با طاعت پروردگار است که فرد به سعادت دست می یابد و با معصیت او به شقاوت.» در جایی دیگر نیز امیرالمومنین(علیه السلام) در مورد پاک بودن نیت و ناب بودن انگیزه برای پروردگار می فرماید: «سفیدبخت و شادکام، انسانی است که بدون توجه به گفتار اطرافیان، کارهای خود را برای رضای خدا انجام دهد تا ذخیره ای جاودان از لحظات زودگذر خود فراهم کند.»

چنین انسانی هیچ گاه به آنچه فناپذیر و پوچ است، توجه نمی کند. چنین شخصی ارزش خود را می داند و زندگی خود را با زر و زیور معاوضه نمی کند. امام سجاد(علیه السلام) تمام سعادت و شادکامی را در همین توکل می داند و می فرماید: «من همه خوشبختی را در قطع طمع و دوری از آنچه مردم از آن برخوردارند، می دانم و تمام شادکامی را در حفظ صیانت نفس از هوا و هوس ها.» سومین عامل خوشبختی از دیدگاه آموزه های دینی، اخلاق نیکو، زبان ذاکر و قلب خاشع است.رمز دستیابی به قله رفیع خوشبختی، این است که انسان در عرصه زندگی و مدار حق و بندگی، اخلاق شایسته ای پیدا کند و به دور از افراط و تفریط و شکستن حریم دین، گشاده رو و خوش برخورد باشد و با اخلاقی ملایم، سخنانی زیبا و مودبانه به زبان بیاورد.

طالبان محبت خداوند

شخصی از پیامبر اکرم(ص) روشی درخواست کرد تا با عمل به آن، محبت خدا، محبت خلق خدا و طولانی شدن عمر و محشور شدن با پیامبر که دستاوردی جز خوشبختی دنیا و آخرت ندارد، به دست بیاورد.حضرت فرمودند: «اگر محبت خداوند را می خواهی پرهیزکار و متقی باش، اگر در پی علاقه مردم هستی به آنها نیکی کن و از آنچه در دستشان می بینی روی برگردان و چنانچه افزایش دارایی خود را طلب می کنی آنها را پاک از حقوق الهی و مردم کن.»پیامبر خدا(ص) می فرمایند: خوشبخت ترین مردم، کسی است که با مردمان بزرگوار درآمیزد.( بحارالأنوار: ۷۴ / ۱۸۵ / ۲ منتخب میزان الحکمة: ۲۷۲)امام علی(علیه السلام) نیز در این باره فرمودند: خوشبخت ترین مردم، کسی است که لذّت گذرا را به خاطر لذّت ماندگار ترک کند.( غررالحکم: ۳۲۱۸ منتخب میزان الحکمة: ۲۷۲)آن حضرت همچنین در بیان اوصاف مردمان خوشبخت در چند حدیث گهربار می فرمایند: خوشبخت ترین مردم در دنیا، کسی است که از آنچه می داند برایش زیان آور است، دوری کند و بدبخت ترین آنان کسی است که از هوای نفس خود پیروی کند.( وقعه صفّین: ۱۰۸ منتخب میزان الحکمة: ۲۷۲) خوشبخت ترین مردم، کسی است که فضل و مقام ما را بشناسد و به وسیله ما به خدا نزدیک شود و در دوستی ما یکدل و مخلص باشد و به آنچه ما بدان فرا خواندیم عمل کند و از آنچه ما نهی کردیم دست بردارد. چنین کسی از ماست و در سرای ماندگاری (بهشت) با ماست.( غررالحکم: ۳۲۹۷ منتخب میزان الحکمه: ۲۷۲)