Alborz-01.png
alborz-popel.jpg
باراک اوباما در مجمع عمومی سازمان ملل چه گفت؟
ارسال در: 1392/07/03-08:28
در نگاه اول پاسخ به این پرسش را باید در اخبار خبرگزاری ها بجوییم. اما بررسی بیش تر نطق باراک اوباما لایه های عمیق تر سخنان او را روشن می کند.

در نگاه اول پاسخ به این پرسش را باید در اخبار خبرگزاری ها بجوییم. اما بررسی بیش تر نطق باراک اوباما لایه های عمیق تر سخنان او را روشن می کند. اوباما در این سخنرانی پرونده سیاست خارجی خود را بار دیگر مرور کرد.

او یک به یک موضوعات روی میز خود را به ترتیب در کنار هم قرار داد. پس از پرداختن به بحران رکود اقتصادی سال گذشته در کشورهای مختلف از جمله آمریکا، اوباما از جنگ های ناتمام در افغانستان و عراق، استمرار تهدید های القاعده از حمله ۱۱ سپتامبر تاکنون، وعده انجام نشده اش درباره تعطیلی زندان گوانتانامو، گره کور سوریه، موضوع غنی سازی در ایران، صلح خاورمیانه، بحران ادامه دار مصر، دولت معلق در تونس و نابه سامانی در لیبی سخن گفت. با این همه بدون تردید "ایران" اصلی ترین موضوع یا یکی از ۳ موضوع اصلی سخنان باراک اوباما بوده است. اوباما به جز ایران درباره ۲ موضوع دیگر نیز به طور مبسوط سخن گفت: "بحران سوریه و مسئله فلسطینیان". البته او خود در بررسی این موارد نیز به روشنی به نقش ایران اشاره کرد. بنابراین بیراه نیست اگر بگوییم رئیس جمهور آمریکا موضوع اصلی و همچنین حجم اصلی سخنان خود در مجمع عمومی سازمان ملل را به ایران اختصاص داده است. با این وجود باید توجه کنیم که تحلیل گفته های اوباما درباره ایران مستقل از شرایط او در مواجهه با دیگر موضوعات نیست.

نکته مشترک در تمامی این موارد تکرار این واقعیت است که سیاست خارجی باراک اوباما منتقدانش را درون و برون آمریکا راضی نکرده است. او شب گذشته گفت: «من می دانم که برخی از عدم تمایل ما برای استفاده از نیروی نظامی در سوریه نا امید هستند و آن را نشانه ضعف اراده و عزم آمریکا در منطقه می دانند. برخی نیز تمایل من برای استفاده از حمله مستقیم اما محدود برای جلوگیری از استفاده بیشتر از سلاح های شیمیایی را نشانه این می دانند که ما درس مان را از عراق نگرفته ایم و به دنبال تسلط بر خاورمیانه برای مقاصد خودمان هستیم.» رئیس جمهور آمریکا با توجه به رخدادهای کشورهای شمال آفریقا تصریح کرد: «ما نمی توانیم (خواسته هایمان را) به رخدادها دیکته کنیم و این چنین نیز نکردیم.»

اوباما درباره کارنامه اش در مسئله مصر گفت: «بدون تردید آمریکا از سوی همه طرف ها مورد حمله و انتقاد قرار گرفته است.» او همچنین لازم دانست بار دیگر با مردم جهان این موضوع را در میان بگذارد که: «در حال حاضر مفهوم «امپراتوری آمریکا» ممکن است یک تبلیغات مفید به نظر برسد اما این مفهوم سیاست خارجی کنونی آمریکا و نظر عموم مردم این کشور را منتقل نمی کند.» او می داند که امروز کشورهای جهان درباره اینکه آمریکا بتواند رهبری آن ها را بر عهده بگیرد، تردید جدی دارند.

بنابراین بی پرده اعلام کرد: «برای جهان آمریکایی که بخواهد خودش را در تمام موضوعات جهانی غرق کند یا این که هر مشکلی در منطقه را مشکل خود بپندارد، خطر نیست... خطر برای جهان این است که آمریکا رهبری جهان را بر عهده نگیرد، در شرایطی که هیچ کشور دیگری نمی تواند این جایگاه را پر کند.» با این وجود اوباما از این سخن گفت که: «ما دیگر در جنگ سرد نیستیم و قرار نیست هیچ برنده بزرگی وجود داشته باشد.» اوباما که سال گذشته نطق اش را با لیبی شروع کرده بود، امسال نیز تصریح کرد می داند عده ای کارنامه آمریکا در لیبی را قابل قبول نمی دانند. مرور سخنرانی اوباما نشان می دهد که او درباره پرونده های ناتمامی که روی میز سیاست خارجی اش هستند، مجبور شد با اختصاص وقت برای ارائه استدلال های رنگ به رنگ، ادبیاتی اتخاذ کند که رنگ انفعالی به خود گرفته بود.

بدون این که قصد داشته باشیم چشم مان را به واقعیت دستگاه عریض و طویل سیاست خارجی آمریکا ببندیم، باید بگوییم که اوباما در حدود ۶ سال گذشته نتوانسته به تصورها درباره آمریکایی مقتدر و یکه تاز جامه عمل بپوشاند. اوباما در این سخنرانی بیش از ۱۰ بار بر لزوم یک دست بودن جامعه جهانی و متحد بودنش سخن گفت. واقعیت این است که این گونه سخن گفتن، متناسب با رئیس جمهوری است که از تنهایی می ترسد. مجلس انگلیس همین یک ماه پیش او را در ایده حمله به سوریه تنها گذاشت. رئیس جمهور آمریکا چند روز پس از آن در اجلاس گروه ۲۰ باز هم تنها ماند و نتوانست ائتلاف برای حمله به سوریه ایجاد کند. حتی نمایندگان کنگره آمریکا نیز او را تنها گذاشتند و حاضر نشدند حتی برای حمله محدود به سوریه به او مجوز بدهند.

در این شرایط باید بار دیگر تاکید کنیم که موضع آمریکا در برابر ایران را نباید مستقل از شرایط آمریکا در پرونده های دیگر و شرایط منطقه تحلیل کرد. سخنرانی اوباما که بارها در آن از خستگی مردم و کشورهای مختلف سخن گفت نشان می دهد که رئیس جمهور آمریکا به روشنی پذیرفته است که در هیچ یک از این موارد "دست برتر" با آمریکا نبوده است. بنابراین ساده اندیشی است اگر تصور کنیم آمریکایی ها در پرونده ایران تصور می کنند که می توانند حرف آخر را بزنند. با همه این ها می توانیم از فرصت این شرایط رئیس جمهور آمریکا استفاده کنیم و او را در مسیر تعامل با مردم ایران پیش ببریم. در این شرایط نوع تعامل دولت و دیپلمات های ایرانی بسیار تعیین کننده است. آن ها در این روزها در نشست های دیپلماتیک تعیین کننده شرکت می کنند.

ممکن است مذاکره تیم ایرانی با طرف های آمریکایی در نیویورک، به نشست ظریف با وزرای خارجه ۱+۵ با حضور جان کری، وزیر خارجه آمریکا محدود نشود. دولت ایران در روزهای گذشته به روشنی نشان داده که راه دیپلماسی را کاملا باز گذاشته است. ایرانی ها به خوبی می دانند که در دیپلماسی به عنوان ابزار تامین منافع مردم، به همان اندازه که اخم هوشمندانه مهم است، لبخند زیرکانه نیز مفید و ضروری است. با این همه در شلوغی دیدارهای دیپلماتیک این روزها در نیویورک مهم آن است که بدانیم چه پرسشی را به عنوان موضوع مذاکرات در نظر بگیریم. دستگاه دیپلماسی ایران باید ضمن اصرار بر این که راه دیپلماسی کاملا باز است، گام های اساسی و نه کوتاه مدت را از طرف مقابل بخواهد. سخنرانی اوباما نشان می دهد فرصت به گونه ای است که ضمن استقبال از تمام ابتکارهای دیپلماتیک، می توانیم "مسیر" مراوده آمریکایی ها با مردم ایران را اصلاح کنیم.

بله، همان طور که آقای اوباما در سخنان دیشب تصریح کرد، مواضع مثبت باید با گام های عملی مثبت باور پذیر شوند. این دقیقا همان کاری است که خود او باید انجام بدهد. اگرچه به قول رئیس جمهور آمریکا "اختلافات آمریکا و ایران یک شبه حل نمی شود"، اما وقت آن رسیده است که آمریکایی ها از فرصت به وجود آمده استفاده کنند. اوباما اگرچه دیشب حق مردم ایران برای غنی سازی اورانیوم را به رسمیت شناخت، اما دستگاه دیپلماسی باید چنان پیش برود که این سخن رئیس جمهور آمریکا حداقل به امضای رسمی وزیر خارجه این کشور و پذیرش رسمی این حق تبدیل بشود. اوباما در حالی که به صراحت خود را حافظ جدی منافع رژیم صهیونیستی که دشمن قسم خورده مردم ایران است معرفی می کند باید آداب تعامل با کشوری که در هویت اش دفاع از آرمان فلسطین نقش جدی دارد را بیاموزد.

به هر صورت در این شرایط و فضایی که به نوعی اوباما سرانجام به خاطر مقاومت و اصرار ایرانیان به حقوق خود، هوشمندانه لحنی مثبت در نطق خود در سازمان ملل انتخاب کرده، دیپلمات های ایرانی باید از آمریکایی ها بخواهند که با گام های عملی نشان دهند به درک نوینی برای به رسمیت شناختن حقوق مردم ایران و توانمندی هایش دست یافته اند و می خواهند که در مسیر جدیدی پای بگذارند.

منبع :آفتاب
نظرات ارسالی:
 
مشارکت در بحث:
نام:
ایمیل:
متن پیام:
کد امنیتی:


درباره ما
جستجو
پیوندها
عضویت
ورود


RSS
آب و هوا



تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به پورتال خبری البرز می باشد و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
البرز به هیچ ارگان ،دسته ، حذب و گروهی وابسته نیست

Copyright alborznews©2010 . All Rights Reserved