Alborz-01.png
alborz-popel.jpg
سخن گفتن از رابطه و گفت‌‌وگو با آمریکا / دیپلمات های قدیمی، کار را در دست گرفته اند
ارسال در: 1391/09/15-08:06
در حالی که مدت ها مسأله گفت وگو و رابطه ایران و آمریکا مورد توجه سیاسیون و مطبوعاتی بود که سابقه کار سیاست خارجی ندارند، این کار در روزهای اخیر در اختیار قدیمی های وزارت خارجه قرار گرفته است؛ کسانی که دیدگاه های متعارض، اما چشمگیری دارند.

محمدجواد لاریجانی، دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه که سابقه معاونت وزارت خارجه را در کارنامه خود دارد و از قدیمی های وزارت خارجه است، عصر یکشنبه در سالن شهید بهرامی دانشگاه علم و صنعت به پرسش و پاسخ درباره رابطه و مذاکره ایران و آمریکا پرداخت. از دید لاریجانی در وضعیت کنونی، سرفصل مهم ما «ایستادگی و مقاومت» است.

از موضع کارشناسی می‌گویم، وقت ایستادگی است و نه کوتاه آمدن. مرتبط کردن بحث مذاکره با نقش تحریم‌ها در مشکلات اقتصادی نادرست است، مدیریت خودمان را اصلاح کنیم. در چهارچوب استراتژی کلان کشور، سخن‌های تاکتیکی در این باره اشکالی ندارد. مذاکره در موضع برابر به واسطه نیازی ندارد

وی در قبای یک کار شناس این موضوع که از احساسات دور است گفت: اکنون هنگام ایستادگی است و نه زمان کوتاه آمدن.

یکی از مهمترین بخش های سخنان لاریجانی ارتباطی است که میان مشکلات اقتصادی کشور و مذاکره با آمریکا برقرار می شود. لاریجانی در این باره گفته است: «طرح این مسأله که چند درصد مسائل اقتصادی ما از فشار آمریکاست، منطق نادرستی است، زیرا آن ها را خوشحال می کند، در صورتی که مسأله این نیست. ما باید مدیریت خود را اصلاح کنیم و بر اساس پارامترهای موجود خود مدیریت کنیم؛ بنابراین، نسخه مذاکره با آمریکا نادرست است. البته مسئولان می توانند به تناسب وضعیت در تاکتیک سخن بگویند؛ یعنی کاری را که منافع ملی ما در آن است، انجام دهند».

این نخستین بار نیست که جواد لاریجانی درباره این موضوع مهم سخن می گوید. وی پیش از این در سال ۱۳۷۶ و در دورانی که هنوز سخن گفتن از مذاکره با آمریکا، تابویی بزرگ بود، آشکارا گفته بود، در قعر دوزخ هم می توان با دشمن گفت وگو کرد.

کمتر از سه هفته پیش در چهل و چهارمین گردهمایی معاونان آموزشی دانشگاه ها در دهکده ساحلی بندرانزلی نیز وی عقیده قدیمی خود را تکرار کرد و گفت : «مذاکره با آمریکا تابو نیست که ممنوع باشد. اوایل انقلاب برخی از دوستان اصلاح طلب که سوپررادیکال بوده اند، مذاکره با آمریکا را تابو می دانستند اما انگار روح القدس در آنان نازل شد و تبدیل به یک سوپرلیبرال شدند. زمان ریاست جمهوری آیت الله هاشمی، نقشه تعامل با آمریکا چیده شد. ناگهان آقای مهاجرانی در مقاله ای نوشت که مذاکرات آمریکا کار خوبی است، ولی باید اعتراف کنیم که حریف آمریکا نمی شویم. اگر منافع نظام ایجاد کند با آمریکا و حتی در قعر جهنم هم با همه مذاکره می کنیم. وی با بیان اینکه یکی از سیاسیونی است که از ۳۳ سال گذشته تاکنون درباره مذاکره با آمریکا سخن گفته، اظهار داشت: البته استراتژی تعامل با دشمن را هم باید داشته باشیم». این در حالی است که وی ده روز پیش از این اظهار نظر، در سخنی دیگر بزرگ ترین مانع مذاکره ایران و آمریکا را استراتژی خصمانه و کوری دانست که توسط رؤسای آمریکا علیه ایران دنبال می شود.

چهار سال پیش و در بهار ۸۷، وی با اشاره به همین دیدگاه های تند درباره گفت وگوی با آمریکا، ابراز خوشحالی کرده بود که به تدریج نگاه عاقلانه بر این موضوع حاکم شده است؛ اما نکته مهم این که وی آشکارا گفت: «روابط ما با آمریکا و شأن ما بالا تر از این است که واسطه هایی حتی از طرف حکومت ها داشته باشیم. این با تئوری «آقایی» نمی خواند».

سیدحسین موسویان سخنگوی پیشین تیم مذاکرات هسته ای پس از استقرار در ایالات متحده، به نشر دیدگاه های خود درباره مسأله هسته ای و نیز روابط ایران و آمریکا در رسانه ها و محافل دانشگاهی می پردازد که در ماه های اخیر، این اظهارنظرها افزایش یافته است.

وی در بیستم سپتامبر سال جاری در مطلبی که در نشنال اینترست منتشر شد و در اوج مبارزات انتخاباتی آمریکا، طرف غربی را متهم کرد که در نتیجه کارکرد آنها دشمنی بی سابقه ای بین دو کشور ایجاد شده و واشنگتن جنگ تمام عیار اقتصادی، سایبری و سیاسی را با ایران در پیش گرفته اما با وجود این، هنوز هم روابط خوب امکان پذیر است، ولی تنها در صورتی که ایالات متحده تغییر رفتار داده و در را برای تعامل واقعی بگشاید.

در نتیجه خصومت ورزی آمریکا مشکلات به حد شدیدی رسیده که نقش اصلی در ایجاد آن از آن صهیونیست هاست. اوباما نخستین رئیس جمهور آمریکاست که از مذاکره مستقیم حرف می زند، اگر می خواهید با ایران به مرحله جنگ نرسید، باید به ایران معامله بزرگ را پیشنهاد کنید.

وی مانع اصلی در راه عادی سازی روابط ایران و آمریکا را، نفوذ اسراییل می داند

. دومین دلیل مهم از دید موسویان، نبود یک استراتژی جامع برای از سرگیری روابط با ایران نزد دولتهای سابق آمریکا بوده است. بنا به ادعای وی، مذاکره کنندگان هسته ای هم در دوره خاتمی و هم «احمدی نژاد» به دولت «بوش» و اوباما پیشنهاد دادند مذاکرات گسترده ای به منظور ازسرگیری روابط انجام شود. اما آمریکا با این پیشنهاد مخالفت کرد. وی به آمریکایی ها توصیه می کند در حالی که انگیزه ایران برای معامله بزرگ با ایالات متحده روشن است، واشنگتن نیز باید به واقع گرایی دوران «نیکسون» بازگردد.

نزدیک دو ماه بعد و در اواخر آبان ماه سال جاری، موسویان یک بار دیگر به رسانه ها آمد و در مصاحبه با شبکه «روسیا الیوم» درباره تأثیرات نتایج انتخابات آمریکا و تأثیر آن بر ایران ابراز داشت: «اوباما نخستین رئیس جمهور آمریکاست که آمادگی خود برای مذاکرات بدون پیش شرط با ایران را رسما اعلام کرد؛ اما این اعلام تنها در نظریه باقی ماند چرا که اوباما نتوانست آن را اجرا کند و پس از مدتی به تهدید در قبال ایران بازگشت.

از فحوای سخنان وی برمی آید که دو طرف بر سر مذاکرات جامع مشکلی ندارند اما انجام چنین مذاکراتی به حل مسأله هسته ای وابسته شده و این نیز خود به بن بست شرایط غیرقابل قبول مطرح از سوی آمریکا برخورد کرده است.

آخرین موضع رسانه ای موسویان، کمتر از یک هفته پیش و این بار در نشریه کریستین ساینس مونیتور منتشر شد و وی این بار هشدار داد که آمریکا و ایران یا باید راه معامله بزرگ را در پیش بگیرند و یا اینکه تنش بین دو طرف به مرحله جنگ خواهد رسید.

از دید وی دولت اوباما به یک سیاست تعاملی جدید با ایران نیاز دارد تا به ۳۳ سال «دیپلماسی به علاوه فشار » که از آن با تعبیر سیاست دو سویه یاد می شود و شکست خورده، پایان دهد. گاه آن رسیده که اوباما یک معامله بزرگ را به ایران پیشنهاد کند و این معامله برای موفقیت حتما باید هم شکل و هم محتوای مناسبی داشته باشد و در آن، دیپلماسی باید با کارهای سازنده برای اثبات حسن نیت همراه شود.

ناصر نوبری نیز از قدیمی های وزارت خارجه است. از مهمترین سمت های وی سفارت ایران در شوروی سابق بوده است. وی در مصاحبه ای این اعتقاد خود را بیان کرده که «مشكلی كه آمریكا دارد، مربوط به دولت های ایران نیست، بلكه آمریكا با ملت ایران مشكل دارد. به همین دلیل هم ملت ایران هرگاه تلاش كرده كه خودش را به عنوان یك ملت مستقل در دنیا مطرح كند، آمریكا جلوی آن را گرفته و این مختص بعد از انقلاب هم نیست ».

وی ضمن پذیرش خباثت و دشمنی مشابه از سوی انگلیس و شوروی سابق، طرفی را که از آغاز انقلاب در مقابل کشور قرار گرفته است، آمریکا می داند. نوبری ضمن تأیید نگرانی مردم ایران از دخالت های آمریکا، حمله به سفارت آمریکا را از حیث حقوقی نادرست دانسته و به لحاظ سیاسی و دیپلماتیک بهتر دانسته که با آمریکا به روشی برخورد می شد که با سرخ های شمالی برخورد شده است.

وی با یادآوری این که ایران و عراق حتی در اوج جنگ هم سفارت های یکدیگر را تعطیل نکردند، شیوه برخورد با شوروی را شیوه درست برخورد با یک قدرت خارجی متمایل به مداخله در امور کشور دانسته است. در این شیوه، برقراری رابطه سیاسی مقدم بر مذاکره دانسته شده است. در روابط بین ایران و شوروی، ایران میزان دیپلمات های شوروی در تهران را در همان تعداد دیپلمات های ایرانی در مسکو یعنی هفت یا هشت نفر محدود می کند و گروه های سیاسی طرفدار دخالت شوروی در ایران نیز به تدریج حذف می شوند. به عبارت دیگر، روابط دو کشور قطع نمی شود بلکه با ابزارهای قانونی راه دخالت شوروی در ایران بسته می شود و سپس طرفین برای بهبود روابط پای میز مذاکره می نشینند.

وی چند مشکل اساسی را در برقراری روابط ایران و آمریکا برمی شمارد؛ نخست این که آمریكایی ها همچنان به اپوزیسیون خارج از نظام امیدوارند و به آنها بودجه می دهند و امید دارند كه این اپوزیسیون سرانجام نقشی در ایران ایفا كند. دومین مشكل از دید وی، واسطه ها هستند که خود دو دسته اند؛ یك عده که توانایی انجام این کار را ندارند و عده ای دیگر که حسن نیت ندارند و برای این كه ارتزاق كنند، اصلا مایل نیستند رابطه مستقیم بین ایران و آمریكا برقرار شود. سومین مانع هم كشورهایی هستند كه از قطع ارتباط ایران و آمریكا سود می برند.

وی مذاکره ایران با آمریکا در مورد مسائل افغانستان و عراق را دو موردی می داند که در آنها، آمریکا یک طرفه از کمک ایران بهره مند شده و بر این باور است که دیگر نباید چنین لطفی به آمریکا بشود.

نوبری نیز در مورد شرایط فعلی، نگاه آمریکا به رابطه با ایران را رابطه گرگ و میش می داند، مگر اینكه آقای اوباما رسما از مردم ایران عذرخواهی كند و تحریم های یكجانبه علیه ایران را بردارد. ما با تحریم های بین المللی كه بر اثر دعوای ما با آژانس اعمال شده، كاری نداریم، اما تحریم های یك جانبه آمریكا مشابه كودتای ۲۸ مرداد است.

وی در نتیجه گیری از موارد فوق از افراد صاحب نظر آمریکایی و از جمله گری سیك و كیسینجر انتظار دارد که به اوباما توصیه كنند، اولویت خود را برقراری رابطه با ایران قرار دهد. وی به طرف ایرانی هم تذکر می دهد که آمریكا برای خروج آبرومندانه از افغانستان به ما نیاز دارد و اگر مقامات ما توجه كنند اینها نمی توانند مثل دفعات قبلی با فرصت طلبی از تعامل ما سوءاستفاده كنند. اگر ما قضیه را جدی بگیریم، آنها هم می فهمند كه وقتی همواره به ایران مستقل در سرتاسر منطقه، نیاز استراتژیك دارند، برایشان بهتر است كه به جای این همكاری های مقطعی، به شناسایی راهبردی متغیر مستقل ایران و رابطه برابر و پیوسته با یك ایران مستقل بیندیشند.

منبع :پورتال خبری البرز
نظرات ارسالی:
 
مشارکت در بحث:
نام:
ایمیل:
متن پیام:
کد امنیتی:


درباره ما
جستجو
پیوندها
عضویت
ورود


RSS
آب و هوا



تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به پورتال خبری البرز می باشد و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
البرز به هیچ ارگان ،دسته ، حذب و گروهی وابسته نیست

Copyright alborznews©2010 . All Rights Reserved