پایگاه تحلیلی «فارین پالسی این فوکوس» در مطلبی که با عنوان «تندروی لیبرال برای حمله به ایران آماده میشود» به قلم «راس ولن» نوشته شده، آمده است: یکی از طرفداران همیشگی خلع سلاح و عدم گسترش تسلیحات اتمی به طور حیرتانگیزی حمله به ایران را تایید میکند. روز چهارشنبه 19 سپتامبر، مطلبی را درباره اینکه مقالات اخیر «دانا پریست» خبرنگار واشنگتنپست و برنده چندین جایزه مطبوعاتی درباره مدرنیزه کردن هستهای، چقدر ناامیدکننده بوده است، نوشتم.
فکر میکردم وی برای تحقیق درباره نیاز به این کار و برای تسلیحات اتمی آماده است. علاوه بر این، وی دقیقاً چنین کاری را در گذشته درباره اطلاعات و سیستم فعالیتهای محرمانه آمریکا و زندانهای مخفی آمریکا در خارج از این کشور انجام داده بود. خانم پریست به هر دلیلی احساس کرد که مجبور است زنگ خطر را درباره آنچه که «وضعیت فراموششده و فرسوده تأسیسات تسلیحات اتمی آمریکا» مینامد، به صدا دربیاورد و ممکن است هدف وی گردآوری بودجه برای این کار بوده باشد.
وی مینویسد که مقامات فدرال آمریکا و بسیاری از تحلیلگران معتقدند که اگر تا پایان سال آینده اقدامی در این خصوص انجام نشود، در صورتی که زرادخانههای قدیمی دیگر ایمن یا قابل اعتماد نباشند، زمان کافی برای طراحی و ساخت سیستمهای جدید مورد نیاز وجود نخواهد داشت.
* حمله آمریکا به ایران، جهان را به دوران پیش از جنگ جهانی اول بازمیگرداند
سهشنبه 18 سپتامبر نیز نکته ناامیدکننده دیگری وجود داشت. «دان پلش» تاریخنویس و مدیر مرکز مطالعات بینالمللی و دیپلماسی دانشکده مطالعات آفریقا و خاوری دانشگاه لندن است. وی در مقالاتی برای گاردین و «نیو استیسمن» مینویسد: ارتش ما چه افتضاحی به بار آورده است، خاورمیانه را از تسلیحات اتمی عاری کرده و جنبش «لندن را تسخیر کنید» در حال احیای تاریخ آزادی بیان سنت پل است. در ماه مه سال جاری: خلع سلاح بیش از آنچه که ما به آن عادت کردهایم، قابل اجرا خواهد شد.
مقاله روز سهشنبه وی که به همراه «مارتین بوچر» و «ایان شیلدز» نوشته شده در سایت انگلیسی «دموکراسی آزاد» با عنوان «بازنگری جنگ با ایران» نوشته شده است. من تنها این نکته را دریافتم که عنوان این مقاله تکرار مقالهای طولانی است که وی پنج سال پیش با بوچر نوشته بود. فردی که هیچ یک از این مقالات را نخوانده باشد و تنها از کار پلش پی به معروفیت و اعتبارش ببرد، طبیعتاً گیج خواهد شد. چه چیزی قرار است دوباره بررسی شود؟ مشورتهای گذشته برای حمله؟ خودداری از حمله؟ با توجه به اعتباری که پلش به عنوان یکی از طرفداران خلع سلاح و عدم گسترش تسلیحات دارد، هیچ یک از آنها قابل درک نیستند.
نویسندگان این مقاله در هر یک از این مقالات نتیجهگیری کردند که اگر حمله موفقیتآمیز باشد و آمریکا تسلط نظامی خود در جهان را بازیافته و ایران را تنها به وضعیت کشوری شکستخورده با منابع نفتی برساند، آنگاه خطرات علیه انسانها به طور کلی و کشورهای خاورمیانه به شدت زیاد خواهد بود.
دو جنگ جهانی 1914 تا 1918 و 1939 تا 1945، تولید تسلیحات هستهای و گرمای زمین، درسهای متوالی را به بشریت دادهاند که کشورها در صورت مشارکت در امنیت و حاکمیت و قدرت نمیتوانند پیشرفت کرده و یا مدت زیادی به حیات خود ادامه دهند. حمله «موفقیتآمیز» آمریکا هم جهان را به وضعیتی بازمیگرداند که پیش از جنگ جهانی اول وجود داشت منتها این بار با وجود تسلیحات هستهای.
واقعگرایان این ایده را مطرح میکنند که این مسئلهای غیرقابل اجتناب است و تصور جهانی مسلح به تسلیحات اتمی بدون جنگ هستهای به شدت ایدهآلگرایانه است. پلش و بوچر در مقاله سال 2007 خود با حمله به ایران مخالف بودند. اکنون به مقاله اخیر آنها در «دموکراسی آزاد» نگاه کنیم که در اولین نگاه همانند یک سناریو به نظر میرسد: این مقاله این ایده را که آمریکا اول حمله نخواهد کرد، به چالش میکشد و نشان میدهد که آمریکا قدرت تخریب توان نظامی ایران را دارد.
* آمریکا به رغم تعهداتش در افغانستان قادر به از بین بردن توان انتقامگیری ایران است
آنها میافزایند: تصور اولیه این است که آمریکا قادر به چنین کاری نیست یا مایل به پذیرش خطرات حملهای پیشدستانه نیست اما ارتش آمریکا و احتمالاً آمادگی سیاسی این کشور برای جنگ با استفاده از کمترین نیروهای زمینی نشان میدهد که این عدم اقدام گمراهکننده است. آمریکا به رغم تعهداتش در افغانستان قادر به از بین بردن توان انتقامگیری ایران و به طور کلی توانایی حکومت آن برای هرگونه اقدامی است.
حرارتی که پلش و بوچر با آن درباره این مسئله صحبت میکنند، حیرتآور است اما در هر حال این مقاله در دموکراسی آزاد نوشته شده است. قطعاً آنها توصیه به حمله نمیکردند. خوب است نگاهی به نتیجهگیری نویسندگان این مقاله بیندازیم: آمریکا قطعاً از قدرت نظامی برای انجام چنین مأموریتی برخوردار است و میتواند چنین کاری را بدون هشدار یا افزایش نیروهایش انجام دهد.
این مسئله منجر به حیرت و شگفتی در ابعاد جدیدی خواهد شد و مزیتهای حملهای موفقیتآمیز که ما احتمال آن را بسیار زیاد میدانیم، بیشتر از مضرات بالقوه دست روی دست گذاشتن است. ماشین جنگی ارتش آمریکا خصوصاً برای مبارزهای با فناوری بالا و طیف گسترده که بر قدرت هوایی متمرکز باشد به رئیس جمهور آمریکا مزیت فراوانی را برای استفاده از نیروی نظامی میدهد: این یک گزینه مناسب است که نباید به آن بیتوجهی کرد.
* عدم گسترش تسلیحات نباید به عنوان بهانهای برای حمله به کشور دیگر مورد استفاده قرار گیرد
اکنون ممکن است این سؤال را از خود بپرسید که آیا واقعاً دان پلش که طرفدار خلع سلاح و عدم گسترش تسلیحات بود، این مقاله را نوشته است؟ در واقع نظرات وی ممکن است نشانهای از تعهد وی به عدم گسترش تسلیحات و نه خلع سلاح در این مورد خاص باشد. همانطور که تندروهای لیبرال از حمله به عراق برای از بین بردن به اصطلاح تسلیحات کشتار جمعی آن و آزاد کردن مردم آن از دست حاکمی ستمگر حمایت کردند، پلش نیز حمله به ایران را برای از بین بردن برنامه تسلیحات هستهای ایران که همانند عراق تاکنون تنها بر پایه تصورات بوده است، تشویق میکند.
اما عدم گسترش تسلیحات هرگز نباید به عنوان بهانهای برای حمله به کشور دیگری مورد استفاده قرار گیرد. این مسئله تنها کشور مورد حمله و همسایگانش را متقاعد میکند که امنیت آنها وابسته به دستیابی به تسلیحاتی متناسب با کشور حملهکننده است. اینکه فردی که مقالات قبلش در حمایت از صلح نوشته شده اکنون از چنین پروژهای حمایت کند، ناراحتکننده است.