Alborz-01.png
alborz-popel.jpg
تصویر عینی از تحریر ذهنی
ارسال در: 1391/03/28-09:47
نگاهی به روند طراحی جلد کتاب در جامعه امروز

وقتی از مقوله گسترده ای مانند نشر و چاپ کتاب حرف می زنیم،بی شک مهم ترین نکته ای که در وهله نخست به ذهن می رسد،همانا محتوا و متن هر اثر مکتوب است.حال آنکه در کنار چنین شاخصه ای، ابعاد دیگری هستند که بر اعتبار و فروش و شهرت کتاب می افزایند.از آن جمله می توان اشاره داشت به موضوع طراحی جلد و گرافیک صفحات کتاب.در میان کتاب خوان های حرفه ای،معیار انتخاب در بیشترین مواقع با نام نویسنده یا مترجم یا مضمون کتاب است.در این جمع، به ندرت کسی بر اساس سلیقه و شکل و شمایل جلد و صفحه بندی،کتاب ها را انتخاب می کند اما همین نکته در مورد خوانندگان عامه پسند،حالتی معکوس دارد،زیرا طبقه عام جامعه هنگام خرید کتاب ها ابتدا به جلد آن نگاه می کنند و سپس سراغ نام نویسنده و متن اثر می روند.از این رو برای کسب رونق اقتصادی و توجه به خواست و نیاز مخاطب،طراحی و گرافیک کتاب اهمیت دوچندان می یابد.این موضوع البته در کتاب های مختص کودکان، به عنوان مهم ترین اصل شناخته می شود،چرا که کودکان و حتی نوجوانان ترجیح می دهند همزمان از داستانی که می خوانند،تصویری عینی داشته باشند،نه ذهنی. بنابراین نویسنده و به طور معمول ناشر،از یک گرافیست یا نقاش کودک کمک می گیرد.گاهی نیز خود نویسنده دست به کار می شود و نقاشی های کتاب را متناسب با آنچه در نوشته مد نظر داشته،ترسیم می کند.مانند تمام آثار «شل سیلور استاین» فقید. با این حال،چاپ کتاب های کودک یک استثنا در میان رسم و شیوه های نشر است وگرنه برای خوانندگان حرفه ای کتاب، به واقع تفاوت چندانی ندارد که روی جلد کتاب، با تصویری انتزاعی روبه رو باشند یا رئال، جلد کتاب رنگی باشد یا سیاه و سفید،عکس نویسنده روی جلد باشد یا نباشد.

روزگاری دور،در سال های دهه ۳۰ تا ۵۰ که کتاب ها بیش از هر چیز بیانگر اندیشه و دغدغه های فردی و ناشی از مسائل روز فرهنگی،اجتماعی و سیاسی نویسندگان بوده است و خوانندگان ایدئولوژی های فکری خود را از طریق این کتاب ها جست وجو و تعیین می کردند،هنوز چیزی به نام طراحی جلد و گرافیک به فراوانی امروز نبود و نویسندگان جریان ساز ادبی،کتاب هایشان را با جلدها و صفحه آرایی ساده منتشر می کردند.کتاب های صادق هدایت،جلال آل احمد،صادق چوبک،غلامحسین ساعدی،احمد محمود و دکتر علی شریعتی،برخی از مشهورترین آنها بودند که جلدی ساده داشتند و روی آن،فقط می شد عنوان اصلی کتاب،نام و تصویری کوچک از نویسنده را مشاهده کرد.این گونه بود که نویسنده ها علاوه بر عرضه محصول نوشتاری شان،خود را نیز به خواننده معرفی و اندک شهرتی برای خود دست و پا می کردند.گرچه این سبک وسیاق در آن روزها،شاید به خاطر کمبود امکانات فنی شکل گرفت.در این رابطه،«علیرضا قادری»(گرافیست و منتقد) معتقد است: «مسئله طراحی جلد در آن روزگار،برمی گردد به شرایطی که آن نویسنده یا نوشته اش داشته.در دهه های ۳۰ تا ۵۰،کتاب ها به گونه ای بود که یا هر ناشری امکان آن را پیدا نمی کرد یا ناشرانی که اقدام به چاپ چنین کتاب هایی می کردند،خیلی برای این کتاب ها هزینه نمی کردند.از این رو،آن نوع شکل جلد،خودش تبدیل به یک سبک شد.از طرفی مقدورات فنی نیز در آن زمانه،اهمیت داشت.آن زمان چاپ یک مجله تمام رنگی،مدت ها زمان می برد و چندین هفته طول می کشید.رنگ و لعاب امروزی جلد کتاب ها،به لحاظ امکانات نرم افزاری است.» با وجود این توضیحات،هنوز وقتی آن کتاب های قدیمی تجدید چاپ می شوند، با همان جلدهای اولیه منتشر می شوند که حسی نوستالژیک در خواننده به وجود می آورند.گویی هر تغییر گرافیکی در طرح جلد،خواننده را نسبت به خرید و خوانش کتابی از مثلاً آل احمد،هدایت یا محمود، بی اعتماد و بی رغبت می کند.

● نخستین برخورد خواننده با کتاب

جلد کتاب،می تواند گاه ساده باشد و گاه پر از نقش و نگارهای گوناگون.در حقیقت آنچه به گرافیست هر اثری،ایده کافی و لازم را برای طراحی جلد می دهد،درونمایه کتاب است و این مسئله بسته به آنکه ژانر کتاب چه باشد و برای کدام مخاطب و قشر جامعه،از الگو و طرح های خاصی برای پرکردن صفحه روی کتاب بهره می برند.کتاب هایی با مضامین روان شناسی، به طور معمول روی جلد خود نقش و نگارهایی از ذهن و سر انسان دارند یا خطوطی که بیانگر افکاری است که از مغز بشر تراوش می کند.این البته دم دستی ترین و کلیشه ای ترین نمونه برای کتاب های روان شناسی است.این روزها دیگر گویا روان شناسان و ناشران آنها نیز ذهن مخاطبان را خوانده اند و به شدت از چنین طراحی هایی پرهیز می کنند.در این باره «محمدجواد جزینی» عقیده دارد: «در عرف نشر بین الملل،طراحی جلد باید با مشارکت و هم نظری نویسنده انجام شود.در کشور ما برخی از ناشران حرفه ای این کار را می کنند،ولی در مورد ناشران غیرحرفه ای این اتفاق نمی افتد.در حال حاضر،این یک آفت شده برای جامعه نشر.طراح جلد می خواهد جانمایه اثر را با الگویی روی جلد ارائه کند.می دانید که جلد کتاب،نخستین برخورد خواننده با کتاب است.ممکن است ناشر در طراحی جلد،نکته ای به ذهنش برسد و در آن بگنجاند که منِ نویسنده به نظرم نرسیده باشد و از آن غافل باشم.»

● عقب ماندگی در طراحی

در میان ناشران معتبری که در حال حاضر مشغول فعالیتند،تعدادی از آنها توانسته اند به دستاورد و تعریفی نو در طراحی جلد کتاب برسند.این تغییر،گستره وسیعی از کتاب کودک تا کتاب های آموزشی،تاریخی،سیاسی و ادبی را در برمی گیرد.برای نمونه ناشرانی مانند «مرکز»،«افق»، «قطره»،«نیلوفر»،«نی» و «ثالث» توانسته اند فرم های جدید و جذابی برای گرافیک و نوع صفحه آرایی کتاب ها بازتعریف کنند.با این حال،از نظر منتقدان هنری،وضعیت گرافیکی کتاب ها در بازار نشر فعلی،حال و روز چندان مطلوبی ندارد و تنها،۱۰ درصد از ظرفیت موجود بازار قابل استفاده است.در این رابطه،«علیرضا قادری» چنین می گوید: «اگر به صورت کلی به بازار کتاب و نشر نگاه کنیم و ارزیابی آماری انجام بدهیم،ما با وجود پشتوانه غنی هنری،از نظر طراحی جلد کتاب خیلی عقب هستیم.بخصوص که در تاثیرپذیری از المان های ملی و مذهبی در این عرصه خیلی ضعیف عمل کرده ایم.اگر بخواهیم وضعیت طراحی را با آنچه هست یعنی با ظرفیت های موجود،نَه با ظرفیت های بالقوه مقایسه کنیم،ما داریم از ۱۰ درصد ظرفیت موجود استفاده می کنیم و اگر با ظرفیت بالقوه مقایسه کنیم،این آمار بیش از ۲۰ درصد نمی شود.این آمار بسیار نگران کننده است.»

این منتقد و گرافیست پیشکسوت همچنین می افزاید: «مسئله دیگر این است که در گروه کارهایی که انجام می شود،ما چند گروه کار می بینیم. برای مثال،کارهایی که به شدت ضعیف و غیرحرفه ای اند و کارهایی که می شود آنها را جزو کارهای حرفه ای قلمداد کرد.در کارهای حرفه ای و در آن سطحی که گاهی آثار غیرقابل قبول دیده می شود،بخش اعظم آن نوعی تقلید است.این تقلید،زمانی که توانسته نوعی کار برای جامعه ما انجام بدهد و زبان بصری مناسبی داشته،تقلید بدی نبوده و محصولش اتفاق بدی از کار درنیامده،ولی این موارد نسبت به کارهای غیرحرفه ای خیلی کم هستند.مهم ترین علت چنین رویدادی، اقتصاد و بازار نشر است.ما تعداد زیادی ناشر داریم که در صورت احراز شرایطی می توانند امتیاز نشر بگیرند.پشت سر این امتیاز که به صلاحیت کلی برمی گردد،هیچ آیین نامه ای وجود ندارد یا اگر دارد، ضمانت اجرایی ندارد که بر کار آنها نظارت داشته باشند.حتی الامکان در تولید و نظارت بر محتوا انرژی صرف می شود و نه در کیفیت آن.»

به هر حال،فارغ از خوب و بد طراحی جلدهای کتاب در بازار نظر ایران،گویا ناشران امروز ما به شعور و سلیقه ای در طراحی جلد و صفحه آرایی رسیده اند که می توانند از دریچه جلد کتاب،مخاطب را به خرید و مطالعه آثار ارزشمند ترغیب کنند.هرچند که در مواردی تر و خشک با هم می سوزند و کتابی که محتوای ارزشمندی دارد،فدای بی سلیقگی طراح جلد می شود و در بازار می ماند و گاهی برعکس، آثاری نه چندان قابل توجه، به خاطر زیبایی شناسی گرافیست اثر و هنرنمایی و حسن سلیقه او، به سرعت به چاپ چندم می رسد.این مسئله ای است که ضرورت دارد آسیب شناسی و رفع شود.

منبع :پورتال خبری البرز
نظرات ارسالی:
 
مشارکت در بحث:
نام:
ایمیل:
متن پیام:
کد امنیتی:


درباره ما
جستجو
پیوندها
عضویت
ورود


RSS
آب و هوا



تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به پورتال خبری البرز می باشد و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
البرز به هیچ ارگان ،دسته ، حذب و گروهی وابسته نیست

Copyright alborznews©2010 . All Rights Reserved