Alborz-01.png
alborz-popel.jpg
خوشبختی فرمول دارد؟
ارسال در: 1390/12/22-15:21
دستیابی به اکسیر خوشبختی در زندگی مشترک

در طول این چند هفته ای که تا پایان سال مانده چند نفر از بهترین دوستانم آغاز زندگی مشترکشان را جشن می گیرند. در این بازار داغ عروسی ها دغدغه ذهنی من تهیه یک هدیه مناسب برای دوستانم است؛ هدیه ای که ماندنی باشد...

از یکی از آنها پرسیدم: «دوست داری برای عروسی ات چه هدیه ای دریافت کنی؟» گفت: «چیزی که می خواهم را نمی توانی بیابی، کاش می توانستی اکسیری جادویی و امیدآفرین برایم بیاوری که تا ابد من و همسرم را خوشبخت کند.» او به خنده و شوخی گفت اما حرفش مرا به فکر فرو برد. آیا چنین اکسیری وجود دارد که بتواند همه دغدغه های زندگی واقعی اعم از مشکل های معیشتی، بیکاری، ترس از آینده، بیماری و... را در خود حل کند؟ در جستجوی یافتن آن به هر جا سر زدم، عاقبت جوینده یابنده است. به نظرم این سه توصیه کارشناسان سلامت مواد اولیه برای ساخت اکسیر موردنظر ماست؛ اکسیری جادویی که شاید تهیه اش دشوار باشد اما ناممکن نیست. این هدیه را تقدیم می کنم به همه افرادی که برای خوشبخت شدن تلاش می کنند.

● نگاه اول

دکتر بدری السادات بهرامی/ مشاور خانواده و مدرس دانشگاه

نگذارید دلخوری های کوچکتان بزرگ شوند

وقتی دو نفر وارد یک رابطه می شوند حال آن رابطه هر ماهیتی که داشته باشد (همکار، همسر، دوست و...) برای اینکه بتوانند آن رابطه را حفظ کنند، نیاز دارند آن را مانند یک گل کوچک و ناتوان تصور و از آن خوب مراقبت کنند تا بزرگ شود و جان بگیرد. برای تداوم رابطه ها تا ابد نیاز داریم مراقب شان باشیم اما همیشه شروع هر کاری سخت تر است. آن گل ناتوان و ضعیف شاید با هر تلنگری بشکند درست مانند نوزادی که به توجه و حمایت فوق العاده ای نیاز دارد. حالا چطور می توانیم مراقب این رابطه باشیم؟ اول از همه نباید از یاد ببریم ما دو آدم هستیم با دو شخصیت متفاوت، با عقاید و رفتارهایی خاص که شاید به نظر خودمان بهترین باشند اما می توانند در تقابل با دیگری مورد انتقاد قرار بگیرند و باید آماده باشیم این انتقاد را بپذیریم و یکدیگر را همان طور که هستیم دوست بداریم و بپذیریم. نباید یادمان برود ما انسان هایی هستیم با ظرفیت محدود. علم روان شناسی می گوید همه ما یک ظرف درونی داریم که به رسیدگی نیاز دارد و هرازگاهی باید آن را بررسی کنیم و محتویات به درد نخورش را دور بریزیم وگرنه لبریز می شود و روی افکار و رفتار ما تاثیر سوء می گذارد. اگر همه این موارد را که برای شناخت خود لازم داریم، رعایت کنیم، می توانیم انتظار داشته باشیم رابطه ای خوب و پایدار در دوستی ها و در زندگی مشترکمان داشته باشیم.

متاسفانه بیشتر آقایان به دلیل آنچه، خودشان شخصیت و منش مردانه می نامند و شاید هم در خانواده آنها را با این شیوه تربیت کرده اند، عادت ندارند اگر از چیزی دلخور می شوند، بیان کنند. فکر می کنند این رفتار بچگانه یا شاید زنانه است. این عادت بد باعث می شود دلخوری ها و گله های کوچک و بزرگ در دلشان بماند و به مرور زمان بیشتر و بیشتر و از ظرفیت تحمل آنها خارج شود. این قضیه تا جایی پیش می رود که ظرف تحمل آنها گاهی با یک تلنگر، با یک نگاه یا سخن درشت لبریز می شود. آن وقت است که چون آتشفشانی خفته سرباز می زند و بر سر یک مساله کوچک، بحرانی عظیم درست می شود. شاید این موضوع در نگاه اول غیرمنطقی به نظر برسد و شما آن مرد را بیمار و بدخلق بنامید، اما واقعیت این است که آن سخن ساده حتی اگر به اندازه یک قطره هم باشد توانسته ظرف او را لبریز کند و تقصیر شما نیست، او باید به اوضاع روحی و درونی خود رسیدگی می کرده. داستان طلاق هایی که ظرف یک هفته یا یک شب رخ می دهد، قصه همین زنان و مردانی است که یاد نگرفته اند با هم صحبت کنند و دلخوری های کوچکشان را در همان زمان حل کنند.

مردی که ۳ سال است هر روز صبح قبل از سرکار رفتن همسر و کودکش را به خانه مادرزن می رساند و شب آنها را همراه یک قابلمه غذا برمی گرداند، مانند یک کوه آتشفشان وسط مطب ایستاده بود و فریاد می زد هر چه دارم می دهم و طلاقش می دهم. خسته شدم از این زندگی! او انرژی روانی اش را این گونه تخلیه کرد و تصمیم تلخی گرفت. از او می پرسم: «چرا در طول این همه وقت به همسرت نگفتی از این مدل زندگی خسته شده ای؟ چرا نگفتی بیا کارهای خانه و مراقبت از بچه را با هم تقسیم کنیم تا نیازی نباشد برای همه کارها سراغ مادرت بروی؟» وی پاسخ می دهد: «فکر می کردم این دوره تمام می شود. هر بار که می خواستم موضوع را مطرح کنم در دل می گفتم ولش کن بگذار گله نکنم.» این آقا شاید به خیال خودش آن دلخوری را رها کرده و گفته ولش کن اما در واقعیت این اتفاق نیفتاده و این دلخوری ها را درون خود جمع کرده و حالا منفجر شده است. این شیوه رفتاری فقط مختص مردان نیست. بعضی خانم ها نیز چون بلد نیستند با شیوه ای صحیح گله کنند و دلخوری خود را هرچند کوچک بیان کنند از گفتن آن صرف نظر می کنند. به این شیوه پس از چند سال زندگی مشترک زن ایرانی با غمی کهنه در دل، لب به گلایه می گشاید و می گوید قصد جدایی دارد چون هرگز در این سال ها طعم خوشبختی را نچشیده است. او از گله هایی سخن می گوید که به سال ها قبل برمی گردد، شاید به زمان خرید عروسی، هفته اول ازدواج، زمان تولد اولین فرزندش و هزار موقعیت دیگر .آدم باورش نمی شود او این همه دلخوری را این همه سال دنبال خود کشیده است. هیچ کس محکوم نیست غم و اندوه ناشی از دلخوری های مختلف را در خود نگه دارد. کافی است مهارت لازم را یاد بگیرید.

الفبای بیان دلخوری های کوچک ساده است، کافیست موقعیت و زمان درست را بشناسید. همسر شما کاری کرده یا حرفی زده که باعث دلخوری تان شده اما ممکن است امروز حال او به دلیل مشکل کاری یا شرایط جسمی مناسب نباشد پس وقت خوبی برای بیان دلخوری امروز نیست. اگر کسی به غیر از شما دو نفر حضور دارد هم نباید در مورد موضوع دلخوری صحبت کنید حتی موقعیت و حالت شما موقع گله?کردن مهم است. اگر او نشسته، شما در مقابلش نایستید. بروید کنار او بنشینید. به لحن صدایتان توجه کنید تا گله شما سازنده باشد. واژه هایی که استفاده می کنید باید سرشار از آرامش و صمیمیت باشند. الفاظ محبت آمیز استفاده کنید: «عزیزم دیشب با حرفی که در حضور مادرت زدی ناراحتم کردی، می دونم دوستم داری و قصدی نداشتی اما می خواستم این دلخوری کوچک را بگم تا رعایتش کنی!»

اگر آنقدر کمرو و خجالتی هستید که نمی توانید این جملات را بگویید اس.ام.اس بزنید یا یادداشت یا کارتی زیبا درست کنید و گله خود را با همین شیوه محبت آمیز بنویسید: «عزیزم! توقع اینکه ازت بخوام در حضور بقیه صمیمانه تر با من حرف بزنی، زیاد نیست چون تو قبلا ثابت کردی بلدی این حس خوب را به من بدهی!»

نترسید از اینکه شاید حرفتان باعث دلخوری جدیدی شود. اگر امکان دارد همسر شما حتی با این شیوه کلامی مناسب دلخور شود، خیلی بهتر از این است که حس کند شما صداقت ندارید و با حفظ ظاهر با او زندگی می کنید و تصویر شما در ذهن او خراب شود. یادتان نرود این دلخوری ها بین شما فاصله می اندازد و مانند موریانه رابطه تان را می خورد.

● نگاه دوم

دکتر سیدحسن علم الهدایی / عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد

... و گفتن کی بود مثل شنفتن؟

آیا شنونده خوبی هستید و در گفت وگو با دیگران با دقت به سخنان آنها گوش می دهید؟ آستانه تحمل شنوایی شما در گوش سپردن به گفته های اطرافیان چنددقیقه یا حتی چندثانیه است؟ آیا دقت کرده اید که بین گوش دادن و شنیدن تفاوت زیادی وجود دارد؟

می دانید که بدون گوش دادن دقیق به دیگران، ارتباط موثر و مثبت با آنها برقرار نمی شود و بسیاری از مشکل های فردی، بدگمانی و جدال های خانوادگی به دلیل بی اعتنایی و نشنیدن پیام افراد به وسیله یکدیگر به وجود می آید؟

بیشتر مردم فکر می کنند شنوندگان خوبی هستند در حالی که واقعیت چیز دیگری است. تحقیقات نشان می دهد ما معمولا از مهارت های لازم در عرصه شنونده خوب بودن برخوردار نیستیم. حتما در شکایت های خانوادگی میان همسران با عبارت هایی مانند: «تو حتی یک کلمه از حرفم را نشنیدی، تو اصلا گوش نمی دهی، حرف هایم برای تو بی ارزش است و...» زیاد برخورد کرده اید؛ سخنانی که می تواند زمینه ساز بسیاری از کشمکش های خانوادگی شود!

حتما می پرسید گوش دادن موثر چگونه گوش دادنی است و چه تفاوت هایی با شنیدن معمولی دارد؟ گوش دادن موثر یک فرایند و عمل فعال است، در حالی که شنیدن عملی انفعالی، غیردقیق و کم اثر است. گوش دادن موثر به دیگران، درک درست پیام آنها و واکنش مناسب به آن، مهم ترین گام برای ایجاد تفاهم و همدلی است. محققان، گوش دادن موثر را گوش دادن همدلانه می دانند که شنونده را قادر می کند پیام موجود در سخنان دیگران را درک کند و جواب های منطقی و زیبا ارائه دهد. حتما تاکنون احساس مثبتی را پس از گفت وگو با برخی افراد تجربه کرده اید. احساسی که به شما آرامش و امیدواری داده است. ممکن است دیگران هم از گفت وگو با شما همین حس را پیدا کنند. اینجاست که نوعی ارتباط سازنده و مفید اتفاق می افتد.

تلاش برای پیشرفت در گوش دادن همدلانه می تواند از ما انسانی بسازد که در روابط خانوادگی و اجتماعی خود موفق تر عمل کنیم و از احترام و مقبولیت بالاتری برخوردار شویم. صاحب نظران بر این باورند که گوش دادن همدلانه مهارتی آموختنی و قابل یادگیری است که باوجود نقش اساسی آن در ایجاد و تقویت روابط مثبت خانوادگی و اجتماعی، کمتر موردتوجه قرار می گیرد. ما ساعت ها صرف یادگیری مهارت هایی مانند خواندن، نوشتن و سخن گفتن در خانه و مدرسه می کنیم، اما کمتر یاد می گیریم که چگونه به دیگران گوش بسپاریم و افکار و عواطفشان را دریابیم.

در اوج یک کشمکش جدی و هنگامی که دوطرف درگیری در اوج بروز هیجان های منفی قرار گرفته اند باز هم ممکن است با وجود خشم و عصبانیت به سخنان طرف مقابل توجه کنند و واکنش مناسبی از خود نشان دهند. حتی در بدترین موقعیت، دو همسر می توانند شنیده های خود را آگاهانه و منصفانه ویرایش یا به عبارت دیگر، بخش های منفی و اهانت آمیز گفت وگو را کمرنگ ببینند تا بتوانند پیام اصلی و احتمالا بر حق طرف مقابل را به درستی بشنوند و پاسخ دهند. گوش دادن همدلانه میان همسران باعث می شود زن یا مرد احساس کند، همسرش او را درک می کند و آمادگی هماهنگی عاطفی بیشتری با او دارد. به این ترتیب شکایت های عادی کمتر به نزاع و خشونت های خانوادگی تبدیل می شود.

● نگاه سوم

دکتر پرویز رزاقی/روان شناس و مدرس دانشگاه آزاد اسلامی

بهترین راه گلایه کردن

گلایه کردن خواسته یا ناخواسته در بیشتر موارد باعث موضع گیری فردی که از او گلایه می کنیم، می شود و معمولا او را به سمت بازداری از اصلاح رفتار سوق می دهد، بنابراین همواره اولین توصیه ما برای شیوه صحیح گلایه کردن، «گلایه نکردن» و جایگزینی راهکارهای مناسب تر به جای آن است. اما اگر این اصل را در نظر نگیریم باید گفت که گلایه کردن صحیح نیز می تواند اصول و قواعد خاصی مربوط به خود داشته باشد. پیش از پرداختن به اصول یک گلایه با قاعده باید فرد گلایه کننده هدف خود را از این کار بداند. گلایه کردن زمانی می تواند توجیه منطقی داشته باشد که مقصود گلایه کننده از آن دستیابی به الگوهای سالم زیستن باشد. هدف از گلایه کردن اصلاح رفتار و بهبود شرایط برای ایجاد یک رابطه منطقی بین افراد است وگرنه اگر مثلا بین همسران این گلایه مندی از هم رخ دهد و هدف آن به جای آنکه اصلاح رفتار نسبت به یکدیگر باشد، تنبیه، تحقیر یا اهانت باشد نه تنها اتفاق مثبتی در آن رابطه نمی افتد بلکه به احتمال فراوان مشکل را حادتر از گذشته نیز خواهد کرد.

● شیوه های گلایه کردن

اگر گلایه با شیوه ای درست و منطقی مطرح شود در طولانی مدت می تواند اثر اصلاحی داشته باشد یعنی حتی اگر فرد گلایه شونده در آن زمان، گلایه هایی را که نسبت به او مطرح شده، نپذیرد ولی در تنهایی به آن فکر می کند و به اصلاح رفتار خود می اندیشد. به کارگیری شیوه مناسب برای گلایه کردن، احتمال مقاومت فرد را کمتر و میزان پذیرش را در او بیشتر می کند، فردی که می خواهد گلایه کند باید به چند نکته مهم توجه کند:

۱ لحن مناسب: گلایه همواره باید با لحن آرام و مناسب به گلایه شونده منتقل شود تا او را دچار موضع گیری در برابر گوینده نکند.

۲ شیوه بیان: شنونده نباید تصور بدی نسبت به گوینده و گلایه انجام شده پیدا کند و شیوه بیان مطلب باید به نحوی باشد که او دچار تصور تحقیرشدن و مورد اهانت قرار گرفتن نشود. انتخاب جملات در این موضوع نقش مهمی دارند. جملاتی مثل «صلاح می دونی که...» یا «بهتر نیست این کار رو...» و عباراتی مانند اینها می توانند حس بهتری را در شنونده ایجاد کنند و او را از نیت مثبت گوینده مطمئن کنند.

۳ عدم دفاع از خود: بسیاری از افراد گلایه خود را به نحوی با طرف مقابل در میان می گذارند که گویا تلاش دارند خود را برتر از او بدانند. وقتی شنونده در طی صحبت ها و گلایه های گوینده مدام حس کند که او می گوید «من خوبم و تو بدی»، نمی تواند ارتباط درستی با آن حرف ها برقرار کند. گوینده نباید در کلام خود این نکته را القا کند که برتر از طرف مقابل است. بنابراین در این موارد نباید از عباراتی مانند «من همیشه این رفتار رو از تو دیده ام...» یا «تو همیشه این کار رو خراب می کنی...» و مانند آن استفاده کرد.

۴ شخصیت دادن: وقتی در گلایه کردن از فرد مقابل به او شخصیت می دهیم، علاوه بر اینکه رفتار یا عمل اشتباه را به او گوشزد کرده ایم، اشتباه او را حاصل بی دقتی دانسته ایم و تصور جهل را در او ایجاد نکرده ایم. در این حالت گلایه شونده نیز خود را در حل مشکل و یافتن راهکار صحیح دخیل می داند و در اصلاح خود فعال تر عمل خواهد کرد. عباراتی مانند «من انتظار بیشتری از تو دارم...»، «فکر می کنی راه دیگه ای وجود نداشت؟!»، «این راه بهتر نبود؟!» و... می تواند به شنونده گلایه احساس مطلوب تری بدهد.

● زمان مناسب کدام است؟

عده ای از مردم ترجیح می دهند با بروز هر مشکل و عدم کامیابی در رسیدن به هدفی یا مشاهده هر رفتار ناپسند از سوی فرد مقابل به سرعت موضوع را به او انتقال دهند و از او گلایه کنند اما در مقابل گروه دیگری نیز وجود دارند که تا حد امکان از بروز و مطرح کردن این موضوع ها خودداری می کنند و تنها زمانی لب به گلایه می گشایند که حس کنند دیگر تحمل این موضوع را ندارند.

برای اینکه بدانیم کدام یک از این دو روش اصولی تر است، باید به یک اصل در علم روان شناسی اشاره کنیم که «اصل جلوگیری از ایجاد رفتار» نام دارد. درواقع این اصل بیان می کند که باید رفتار غلط یا عمل اشتباه در همان دفعات ابتدایی به فرد تذکر داده شود و نه پس از تجمع و تکرارهای درازمدت. گلایه کردن باید به شکل آرام آرام و تدریجی باشد زیرا در صورت تجمع و بروز ناگهانی دو ایراد عمده بر آن وارد خواهد بود؛ اول اینکه در صورت تکرار طولانی مدت رفتار اشتباه از سوی گلایه شونده، میزان ناکامی در فرد گلایه کننده بیشتر می شود و فراوانی این ناکامی ها، ناخودآگاه رفتار گلایه کننده را تهاجمی و قدرت بیان مشکل را در گلایه کننده کم می کند. دومین ایراد بر این شکل از بروز گلایه ها این است که در صورت تذکر ندادن به موقع، طی زمان رفتار در گلایه شونده درونی می شود و توانایی او برای اصلاح و ایجاد تغییر کاهش می یابد.

منبع :پورتال خبری البرز
نظرات ارسالی:
 
مشارکت در بحث:
نام:
ایمیل:
متن پیام:
کد امنیتی:


درباره ما
جستجو
پیوندها
عضویت
ورود


RSS
آب و هوا



تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به پورتال خبری البرز می باشد و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
البرز به هیچ ارگان ،دسته ، حذب و گروهی وابسته نیست

Copyright alborznews©2010 . All Rights Reserved